تبیین سال شصت، الگوی مقاومت
(واکاوی حماسه اسلامی مقاومت مردم آمل)
تحلیلی از ستاد مردمی چهلمین سالگرد-شش بهمن ۱۴۰۰
چکیده :
وقایعنگاری حماسه مقاومت اسلامی سال۱۳۶۰ مردم آمل، ضمن تبیین اهمیت موضوع، پیامدها و نتایج آن درمنطقه و جهان اسلام مدنظر این نوشتار است… سال مذکور، سالی استثنایی و عبرتآموز، با التهابات سیاسی خاص و حماسه و مبارزه، تجربههای تلخ ولی ارزنده تاریخی، حماسه در حماسه مردم در تاریخ ایران زمین…، چرا دشمنان همگی درسال۱۳۶۰ دست به چنین اقدامات خباثت باری زدند؟… چه کسانی بودند، با چه گرایش سیاسی… از کجا آمدند… چرا آمل و جنگل را برای نیات شوم خود انتخاب کردند؟… گروهکی بودند از طیف منافق، معاند و محارب…که در فکر و عمل، و با این ایدئولوژی شکست خوردند؛ این اعتراف خود دشمنان بود… معمارکبیر انقلاب اسلامی چندین بار به تبیین اهمیت حماسهی ۶ بهمن سال ۱۳۶۰ آمل برای آیندگان و تاریخ پرداختند… راستی چه اهدافی را حضرت امام- این بزرگمرد تاریخ جهان اسلام- دنبال می کردند… امروزه پس از چهار دهه از گذشت آن حماسه عظیم… چه می بینیم؟… یک الگوی گرانسنگ از مقاومت…؛ میتوان گفت، درحماسه اسلامی آمل، مردم مسلمان این شهر با مقاومت اسلامی خود تاریخ ساز اصلی بودند… البته دشمن شناسی آنها مهم بود… اما مهمتر از آن… با حضور خود، در ظرف چند ساعت مقابله با تهاجم گسترده و شبیخون دشمن تا دندان مسلح، شکست سنگین، کمرشکن و تاریخی برآنان وارد کردند. جمعیت با حضور خودجوش، آگاهانه، به هنگام، پرتعداد، همهجانبه و چندلایه در دفاع عمومی حماسه آفریدند. در آمل همه اقشار مردم در صحنه نبرد اعم از زن و مرد، پیر و جوان و نوجوان، دانشآموز و دانشجو همگی حماسهساز شدند. باز مهمتر اینکه… مقاومت شهری آمل برای همیشه الگوساز شد… و بالقوه قدرت بازدارندگی ایجاد کرد. عبرت تاریخی شد؛ به ویژه برای گروههای منافق، معاند و محارب عصرهای آینده که اگر در دیار مسلمانان دست از پا خطا کنند، به سرنوشت آنان گرفتار میشوند. این حماسه سازی ها در سایه مکتب زنده و پویای اسلام ناب محمدی، و با درسهای عاشورایی حماسه حسینی، با ریختن خون شهدا بر کف خیابانها بهدست آمد… هم اینک که این الگوی مقاومت با تکیه به فرامین ولایت امر مسلمین، مقاومت آگاهانه مردم منطقه – هرچند با آزمون و خطای ملتها- جهانی شد. بطور یقین، این حضور آگاهانه و ایستادگی گسترده مردم در مقابله با جبهه استکبار جهانی اعم از مداخلات سلطهجویانه و هجمههای نظامی (و غیرنظامی) ، امنیت پایدار (و تمدنسازی) را کم هزینه میکند.
کلیات :
اگرچه بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد، البته در آغاز راهی بزرگ و تاریخی قرار داریم. در این راستا میدانیم که نباید از کید و حیله استکبار جهانی و عوامل وابسته آن لحظهای غافل بود. انقلاب اسلامی بر سه محور مکتب، رهبری و مردم بنا نهاده شده و تداوم و استمرار آن نیز به این سه اصل اساسی استوار است. در این رابطه میتوان گفت، جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب همواره با دو چالش اساسی برای تحکیم بنیان های خود مواجه بوده است. از یک سو صفبندی تمامی دولتهای طاغوتی و دشمنان را در مقابل خود دارد؛ از سوی دیگر برای روشنگری نسلهای آینده با فقدان تبیین الگوهای تجربه شده روبرو است. از این رو واکاوی جریانات بههم پیوسته گذشته- درشرایط حاکمیت جهانی و رسانهای نظام تک قطبی، و عوامل وابسته به استکبار و صهیونیست خبری و تبلیغی، مبنی بر شایعات و دروغپراکنی گسترده- امری اجتناب ناپذیر میباشد. البته برای تجهیز افکار عمومی، آمادگی کامل و گسترش مقاومت اسلامی مردم در آینده، جبران برخی کاستیها و نواقص مربوط به جامعه پویا و انقلابی الزامی است.
دراین راستا ضمن امید دادن به جوانان این مرز و بوم، با تبیین صحیح حوادث و حماسههای تاریخی و میدانداری (و میدان دادن) آنان در عرصه مدیریت، همچنین انتقال تجربیات به آنها امری ضروری است؛ با گسترش روحیه انقلابی و فرهنگسازی این باور به همگان که، “در همه زمینهها ما میتوانیم انقلاب اسلامی را بیمه نماییم”؛ میبایستی با اقدام و عمل تلاش مضاعف کنیم تا درجامعه نهادینه شود. امام خامنهای دام ظلهالعالی میفرمایند:”حوادث نباید کهنه بشود، حافظه تاریخی یک ملت نباید تضعیف شود، اگر جوانهای ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمیق نشوند، درشناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتفاقی افتاد، چه کسی بود”… دانستن خود توانایی است و دشمن شناسی مولفه قدرت، قدرت بازدارندگی مقاومت مردمی هم پردامنه و مهم خواهد بود… از اینرو تا فرصت باقی است دلسوختگان و حماسه سازان سال شصت در کاری جمعی و منسجم- تاکیدا تا دیر نشده- سعی دارند با نگاهی نو و جامع، از زوایای مختلف به حماسه شهر آمل ولی اجمالی بدان بپردازند؛ امید است مورد رضای خداوند سبحان قرار گیرد. این دیباچه اگرچه ادامه راهی بزرگ است؛ لیکن پژوهشی از نوع وقایع نگاری(توصیفی) است. منابع آن از دل نوشته ها و اطلاعات کتابخانهای استخراج، تدوین و سپس تحلیل شده است. البته نگاه تحلیلی به موضوع، آن را از سایر منابع متمایز می سازد.
سالهای مدیدی از حماسه مقاومت اسلامی۶ بهمن ماه سال۱۳۶۰ آمل درخطه پهناور و استراتژیک شمال کشورمان میگذرد؛ در پاسخ اینکه “چرا و در چه مقاطعی حضرت امام خمینی (ره)، آنهم بارها از شهر و مردم آمل، آنگونه تشکر میکند؟” میتوان اذعان داشت، این حماسه عظیم در دوران تثبیت نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران با حضور گسترده مردم همیشه درصحنه آمل شکل گرفته که با تضعیف دشمنان و شکست معنیدار جبههای از کفر و نفاق همراه و تاریخساز شد. درهمین رابطه، مقایسه تطبیقی مقاومت در برابر تهاجم و شبیخون کاروان مسلح کمونیستها به شهر آمل، پایگاه تشیع علوی(شمال ایران)، باچگونگی مقابله با جنگ شهری یا تهاجمات دشمن به سایر کشورهای منطقه …، ازجمله موصل(شمال عراق) که با کشتار فجیع حدود یکهزار نفری-۷۰۰ نظامی- همراه بود، سخت نگاهها را به هدایت معمار کبیر انقلاب اسلامی در ترویج جایگاه و نقش بیبدیل این دفاع عمومی مردم مسلمان(مقاومت اسلامی) درکل منطقه و جهان اسلام معطوف میدارد. بهنظر میرسد امام خمینی(ره) قصد داشتند، برای آینده آنرا الگوسازی کنند؛ در این چهل و اندی سال شواهد میدانی نیز دلالت برآن دارد.
شایان ذکر است، از کل تعداد یکصد و سیوشش (۱۳۶) شهید گلگون کفن درگیریهای جنگلهای شمال کشور با گروهکهای منافق، معاند و محارب، تعداد شصتوشش (۶۶) نفر از این شهدا صرفاً مربوط به حوزه شهری (و جنگل) آمل در استان لاله خیز مازندران و مبارزه جانانه با یک گروهک ضد انقلاب است. تبیین اجمالی از گسترش حماسه حسینی و درس تاریخی مقاومت اسلامی ششم بهمن سال۱۳۶۰ خود گویای ارزش و عظمت کارزار مردم شهر آمل در آن روز حماسی با تقدیم چهلویک (۴۱) شهید سرافراز به انقلاب اسلامی است. به تعبیری مقاومت اسلامی جمعیت شهری و روستایی آمل در جریان جنگل، برگ زرین دیگری از سلسله افتخارات مردم آمل در شمال کشور بهحساب می آید.
در ادامه این بررسی، ضمن تبیین اهمیت شمال کشور و آمل همچو نگینی در میان آن، به بررسی وقایع حماسی سال۱۳۶۰- کمی قبل و بعد آن- می پردازیم. دراین بررسی عظمت مقاومت امت حزبا… در مقابله با جریانات هماهنگ و گسترده سیاسی- نظامی کفر و الحاد، و عوامل وابسته به استکبار جهانی آشکار می گردد. در واقع به اهداف پلید، تبلیغات سوء و گسترده آنان و همینطور چگونگی امکان رخنه افراد نفوذی دشمنان در ارکان نظام آگاهی بیشتری پیدا میکنیم. همچنین به ماهیت گروههایی همچون سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، بهویژه چگونگی شکست و زوال تاریخی “ اتحادیه کمونیستهای ایران”، به شمهای از حماسه مقاومت اسلامی مردمی شهرستان آمل- که محمودآباد هم جزء آن بود- میپردازیم..
چگونگی حفظ کیان بلاد اسلامی در چند دوره حساس و پیچ تاریخی زیر میتواند مطرح باشد:
اول- جریان پیروزی انقلاب اسلامی،
دوم- مقاومت دورهی تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران،
سوم- مقاومت مردمی سایر کشورها (به ویژه جهان اسلام)،
دراین راستا، با بیان بخش هایی از عظمت مقاومت و جانفشانیهای نیروهای مردمی، بسیج و رزمندگان اسلام، به ویژه درحماسه اسلامی ششم بهمن سال۱۳۶۰ آمل (و تا حدودی تاثیر شگرف این الگو بر منطقه غرب آسیا)، نقش حماسی مردم را بهطور شایسته قدرشناخته و ارج مینهیم.
اهمیت شمال ایران (و آمل):
باتوجه به اینکه سه استان سرسبز در منطقه باریکه شمالی ایران هم اکنون معادل ۱۰% جمعیت و ۸% وسعت کل کشور را در بر دارند. مردم این منطقه در ۷۵۰ کیلومتر ساحل دریای کاسپین(مازندران) و بیش از یکهزار(۱۰۰۰)کیلومتر طول مرزی (آبی و خشکی)، با مناطق جنگلی انبوه هیرکانی از پارک ملی هیرکان جمهوری کشور آذربایجان(شوروی سابق) تا خراسان شمالی عمدتاً در جلگهای وسیع متصل به نواحی جنگلی و مرزی زندگی میکنند. ایران در این منطقه با کشورهای تازه تأسیس حاصل از فروپاشی سال۱۳۷۰ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی شامل جمهوریهای آذربایجان، روسیه، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان مرز مشترک آبی و خشکی دارد. مناطق جنگلی شمال در اغلب موارد فاقد جمعیت و نواحی کوهستانی آن کمجمعیت است. منطقه کوهستانی سلسله جبال البرز همانند دیواری بلند و طولانی، آب و هوای حوزه آبریز منطقه شمال کشور را از بخش جنوبی آن جدا میسازد. شمال ایران از یکسو، با شبکه ارتباطی جنوبی متعدد شامل دو بزرگراه و چهار جاده اصلی و چندین جاده فرعی به تهران و سراسر ایران اتصال دارد. در این میان، مازندران به استانهای کویری سمنان، و از آنطریق به یزد و کرمان هم راه دارد. از سوی دیگر نوار جلگهای و حاصلخیز گیلان، مازندران و گلستان از طریق مرزهای خشکی آبی شمالی با جهان خارج ارتباط گسترده پیدا میکند. ارتباط دریایی و ریلی، زمینی و هوایی آن با دیگر کشورها به لحاظ تردد و حمل و نقل جهانی بسیار حائز اهمیت است. علاوه براین، حفاری و اکتشاف نفت در حوالی بخش شمالی شهر آمل و اخیراً در عمق نواحی و مرزهای آبی ایران در دریای کاسپین (مازندران) به اهمیت منطقه افزوده است.
اهمیـت شهرستان آمـل: آمل نامی برگرفته از قصهای اساطیـری است…، منطقـهای وسیع و به هم پیوستـه کوهستانی و جنگلی، دشت و ساحلی بود، اینک با جمعیتی بیش از چهارصد هزار نفر در میانهی خط طولی و باریکهی منطقه شمالی کشور قرار دارد که نزدیکترین شهر شمالی کشور به پایتخت ایران میباشد و با هفت شهرستان همسایه است. قله دماوند بهعنوان بلندترین قلهی ایران واقع در حد فاصل آمل و تهران، همانند دژی سترگ و پرخاطره در دل سلسله جبال البرز در قامتی استوار جلوه نمایی میکند. رودخانه پر آب و همواره خروشان هراز با عبور از میان آبادیهای متعدد بخش کوهستانی لاریجان، جنگلهای متراکم دو طرف دره و آبادیهای بسیار زیبا، پس از گذر از مرکز شهر آمل بهدریای مازندران(کاسپین) میریزد. جاده هراز به موازات رودخانه هراز، مناطق کوهستانی و جنگلی، و به ویژه با توسعه درسالهای اخیر به عنوان یک شاهراه حیاتی آمل را به پایتخت (مرکز کشور) وصل کرده است.
شهر آمل پیشینه تاریخی چندهزار ساله دارد و در مکتوبات بسیاری از جمله شاهنامه فردوسی و کتب تاریخی دورههای مختلف تاریخ ایران، اسلام و تواریخ محلی از آن یادشده است. از تاریخ طبرستان اثر “ابن اسفندیارکاتب آملی” و تاریخ علویان طبرستان اثر “دکتر مصطفی مجد آملی” میتوان نتیجه گرفت: آمل از مراکز مهم اتفاقات بوده است؛ برخی از علما از جمله “ابن فندق” آنرا امالقرای طبرستان نامیدند. آمل دو بار در طول تاریخ مرکز حکومت بود، نخستین آن در زمان حکومت سلسله علویان زیدیمذهب۲۵۰ تا ۳۱۶ ه.ق. و درمرحله دیگر زمان سلسله مرعشیان۷۶۰ تا ۱۰۰۴ه.ق که، ناصرالحق (اطروش) و میرقوامالدین مرعشی(میربزرگ) از حاکمان مشهور این دو دوره بودهاند. مقبره این دو عالم بزرگ هم اکنون از مراکز زیارتی و سیاحتی شهر آمل است. “ناصرالحق” از فقها، متکلمان و شاعران برجسته سده سوم و چهارم هجری بود که بنا بر نوشته “ابنخلدون” مورخ تونسی آوازهاش جهان اسلام را درنوردیده بود؛ البته میربزرگ (مرعشی) از شاگردان با واسطه سربداران خراسان بود؛ وی در قرن هفتم توانست حکومت شیعی دوازده امامی را در مازندران مستقر سازد که با یورش امیر تیمور گورکانی علیرغم مقاومت حماسی مردم آمل در نبردی معروف به نبرد دژ ماهانه سر بر افتاد و فرزندانش به آن سوی جیحون تبعید شدند…
آمل بنابر روایتی قدمگاه حضرت خضر نبی بوده، مساجد و مدارس قدیمی امام حسن عسگری(ع) و جامع و غیره؛ بقاع متبرکه امامزاده عبدا… (ع) و امامزاده ابراهیم(ع) از فرزندان امام موسی کاظم(ع) و سایرامامزادهها از دیرباز نشان از پایگاه تشیع آن دارد. ابنیههای تاریخی و پلهای روی رودخانه هراز مشهور به دوازده چشمه و پل معلق شهر، بههمراه سایر بناهای مختلف مذهبی و اداری، و قلعههای برجای مانده همگی بر اهمیت تاریخی شهرستان آمل دلالت دارد. مناطق کوهپایهای و کوهستانی آن نیز از قدمت زیادی برخورداند. قلعههای باستانی آن از سلحشوری مردم کل منطقه در برابر متجاوزان حکایتها دارد. آمل همواره از مهمترین کانونهای مرتبط با مراکز علمی جهان اسلام بوده است، علما، فیلسوفان، مورخان،شاعران، پزشکان و موسیقیدانان برجستهای از این شهر به ایران وجهان اسلام معرفی شدهاند. آمل به تشکیل حکومت مردمی در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در سال۱۳۵۷ ه.ش با هدایت علمای بزرگ معاصر بهویژه حضرت علامه “جوادی آملی” و علامه فقید حضرت “حسنزاده آملی” معروف است. همچنین آمل بهلحاظ حماسه مقاومت اسلامی سال۱۳۶۰ مردم آن در برابر هجمه نظامی کاروان مسلحی کجاندیش، به “شهر هزارسنگر” شهرت یافت… باهمه اینها… از اینکه میگویند: “ آمل به معنای بی مرگ است یعنی تو را مرگ مباد” شاید خیلی بیربط نباشد… یاداور میشود، آمل بهعنوان کانون ذوب آهن ایران درکاوشهای باستانی اخیر نامیده شده و اکنون نیز قطب صنعتی، کشاورزی و گردشگری استان مازندران است.
سال۱۳۶۰، سالی استثنایـی:
سال شصت، سالی استثنایی و درسهای عبرتآموز برای ملت ایران، و خود به تنهایی یک الگوی مقاومت بود… در این سال عوامل استکبار جهانی رقابتی شدید و گستردهای در جهان دو قطبی باهم داشتند؛ بلوک غرب و شرق از طریق شبکههای گسترده جاسوسی و تروریستی وابسته به خود، با رخنه و خیانت افراد نفوذی، و خباثت گروههای ضد انقلاب فاقد پایگاه مردمی- ضمن سرقت سلاح و مهمات که در آن سالها درجریان پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی کار چندان دشواری برای گروهکها نبود- بر علیه نظام ج.ا.ا فعالیت می کردند. دشمنان علاوه بر به راه انداختن شـورشهای منطقـه ای همـراه با جنگ تحمیلـی و بزرگتـرین جنـگ «خبری، تبلیغی، فرهنگی، قومی و سیاسی»، جنگ همهجانبهای را علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بهپا کرده،… و شعلهور ساختند.
درکنارانواع تحریمها، آنها توطئههای زیادی نظیر جنگهای تجزیه طلبانه، تشدید اختلافات و درگیریهای محلی، قومی و مذهبی، خرمنسوزی مزارع، ترورهای گسترده فردی و جمعی، انفجارهای مهیب، هواپیماربایی، آدمربایی، شکنجه و کشتارهای هولناک، درگیری و ترورهای خیابانی، کارهایی بود که بهدست چندین گروه تروریستی نفاق و کفر مورد حمایت و تشویق دشمنان قسمخورده ایران در یک دوره زمانی کوتاه دنبال میکردند… ترور بزرگترین متفکران و مدیران انقلاب اسلامی و کشور، همچنین آحاد مردم نظیر کارگران، کشاورزان و بازاریان، زنان و کودکان و حتی مسافران و رهگذران بیخبر جزء قربانیان این موج قساوت و خشونت مزدوران آنها در سال۱۳۶۰ بود. حال آنکه امروز برخی سرسپردگان، بقایا و سران همان تروریستها که غالباً مسئولیت جنایتکارانه خود را نیز برعهده گرفتهاند و با عنوان” اپوزوسیون انقلاب” -درآمریکا و فرانسه و سایر کشورهای غربی مصونیت داشته و زندگی راحتی دارند- با وقاحت تمام جمهوری اسلامی ایران را به تروریسم متهم میکنند. بههمین دلیل رسالت ما بیشتر شده تا ضمن وقایعنگاری آن دوره و معرفی هرچه بیشتر برکات گسترش الگوی حماسه مقاومت اسلامی مردم آمل (ایران) درسطح منطقه و جهان اسلام، آنرا بطور شایسته تبیین نماییم.
سالمذکور دورهی تاریخی و استثنایی بود، با التهابات سیاسی و پر از حماسه، مبارزه و تجربههای تلخ و شیرین، در واقع میتوان گفت: “حماسه در حماسه” در طول انقلاب اسلامی و تاریخ ایران زمین تلقّی میشود. تمام جریانات سیاسی همپای استکبار جهانی و ایادی منطقهای آنان در این سال کینهتوزانه فعال بودند؛ گروهکها اولین و آخرین ائتلاف بزرگ سیاسی را نیز رقم زدند. همگی علیه نظام جمهوری اسلامی، فعـالیت نظامـی گستـردهای را با رفـاقت و رقـابت، مسابقهای شدید در دستـور کار خود قـرار دادند. این گروهکها، چندین جبهه آشوب و هجمه نظامی را با هم بهسوی اهداف استراتژیک انقلاب اسلامیِ نوپا بهطور همزمان گشودند. از یکسو امیدواری کاذب و توهّمزای گروهکهای منافق، معاند و محارب در خصوص طرفداری مردم مسلمان از آنان و از سوی دیگر توهّم از دستدادن پایگاه مردمی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران در بوق تبلیغاتی و رسانهای استکبار جهانی همواره آزار دهنده و تا حدودی مخرب بوده است. التهابات سیاسی آنسال با کمک سران و عناصر وابسته به کفر و الحاد سبب دو قطبیکردن جامعه و ایجاد درگیری شدید بین موافقان و مخالفان نظام شده بود. آنها با وقاحت و با قاطعیت بیانیه میدادند که، تا پایان سال۱۳۶۰ رژیم سرنگون خواهد شد. در این شرایط سخت، شبیخون مهاجمان مسلح به شهر آمل در اواخر سال رخ داد. حضور و مجاهدت فراگیر و خودجوش اقشار مختلف مردم آمل در روز ششم بهمن آن سال حماسهای عظیم و تاریخی است. مقابله مردم با مزدوران (شرق و غرب) که با دلی لبریز از کینه و دشمنیهای گسترده آنان به شهر آمل شبیخون زدند، ظرف چند ساعت به شکست قدرت پوشالی کفر و الحاد انجامید. آمل سال ۱۳۶۰ با انواع مقاومت و مبارزه مردمی یکپارچه حماسهساز شد؛ سنگربندی، پشتیبانی و امداد تا برخورد و مقابله با جبهه کفر و نفاق، دفاع عمومی آنان از کیان اسلام و شهر آمل الگویی نمادین، ستودنی و تاریخی شد.
این مجاهدت با رزمایش آتش به اختیار کلیه اقشار مختلف اعم از افراد نوجوان، جوان،… و پا به سن گذاشتگان و شیر زنان آملی را در جنگ تبلیغاتی، فکری، روحی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، و بالاخره در جنگ شهری نیز سربلند و پرآوازه ساخت. آن ایام تاریخی، مردم آمل همزمان با ترورهای گسترده و ناجوانمردانه کوچه و خیابان از سوی سازمان مجاهدین(منافقان) ایران، بهیکباره درجنگی تن به تن و نابرابر، باحضور یکپارچه درصحنه، در مقابل چریکهای ورزیده موسوم به گروهک« اتحادیه کمونیستهای ایران» محکم و استوار ایستادگی کردند؛ بهگونهای که قدرت لایزال الهی مستتر در نیروهای مردمی و مقاومت بسیج را در سطح گسترده و متعالی در مقابلهای سخت، شکست عملی، تشکیلاتی و ایدئولوژیکی دشمن تا دندان مسلح جبههای دیگر (به تعبیری جبهه سوم) را شاهد بودیم.
وقایع مهم سال۱۳۶۰:
وقایع مهم و حساس متصل بهسال۱۳۶۰ را بهطور اجمالی از روی اسناد موجود بهویژه کتاب”مداخلات، روایتی مستند از جنایات آمریکا در ایران- نیمه پنهان، جلد۵۵، چاپ۲، فصول۱۹-۱۴” مـورد واکاوی قـرار میدهیم. در این میان نقـش مستقیـم و غیـر مستقیـم آمریکا و رژیم صیهونیستی در صحنهگردانی سران گروهکها و سازمانهای وابسته و ضد انقلاب به وضوح آشکار است. تبلیغات دروغین و ترور گستردهی رسانهای، فیزیکی و ضربات هماهنگ فرهنگی، سیاسی و نظامی استکبار جهانی، دولتهای وابسته منطقه و البته با کمک و هماهنگیهای یکپارچه سران و عناصر لیبرال دمکرات، جبهه ملی، نهضت آزادی، سلطنتطلبها، و سایرگروهکهای نفاق، معاند و محارب برجسته میباشد که نمونههایی از آن به ترتیب زمانی زیر میباشد:
۱- در هجده تیرماه سال ۱۳۵۹، ضمن کشف و خنثیسازی کودتای برخی عوامل پایگاه نیروی هوایی همدان بهسردمداری شاهپور بختیار (آخرین نخست وزیر رژیم منحوس پهلوی) که با هماهنگی رژیم بعثی عراق انجام گرفت؛ البته جریانات سیاسی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی هدفمند دنبال تخریب وجهه و تضعیف همه جانبه ارتش جمهوری اسلامی ایران بودند که بدینوسیله شدت یافت. بلافاصله در سی و یک شهریور۱۳۵۹، جنگ سراسری و تحمیلی با کمک عناصر وابسته در بیش از یکهزار کیلومتر خطوط مرزی کشور با اشغال سریع بخشهایی از خاک لالهخیز استانهای خوزستان و ایلام توسط ارتش رژیم بعثی عراق- با حمایت مستقیم سازمان سیا و سایر عناصر نظام استکبار جهانی- آغاز کردند.
– درطول سالهای۶۰-۱۳۵۹، بنیصدر عامل اصلی و صحنهگردان التهابات و تنشهای سیاسی پردامنه و وسیع کشور۲ شد. خیانتهای گسترده (بنیصدر) لیبرال- ملی گرا به ویژه، ادامه مخالفتهای صریح با اصل ولایت فقیه در مقام رئیس جمهور؛ دستور عامدانه بمباران هوایی و نابودی کل مدارک و تجهیزات بجا مانده از لشکرکشی و حمله نظامی آمریکا در طبس؛ ممانعت از تجهیز و بهکارگیری نیروهای پاسدار و بسیج مردمی در آغاز جنگ تحمیلی؛ برپایی غائله چهارده اسفند۱۳۵۹ دانشگاه تهران با فراخوانی و گردهمآیی اعضای گروهکهای منافق و ملحد از جمله “اتحادیه کمونیستهای ایران”؛ همچنین حمایت از سران گروهکهای وابسته و ضد انقلاب- نظیر مسعود رجوی، شیخ عزالدین حسینی و قاسملوی دمکرات- ضمن اعطای کمکهای گسترده مالی و تسلیحاتی بنـیصدر در منصب عالـیترین مقـام اجرایـی کشور (به بهانه حفظ جـان آنها) را از روی مستندات مربوط میتوان نام برد.
۳- نهم اردیبهشت سال۱۳۶۰، بهدنبال توطئه مهدی بازرگان اولین رییس دولت موقت و مستعفی- عضو شورای انقلاب- با مشروعیت بخشی اعتقادی به اقدام مسلحانه (تئوریزه و تأیید آن) و پس از آن نیز در سی و یک خرداد، بازرگان بمبگذاریها، ترور مقامات، اقدامات ساختارشکنانه و براندازانه (علیه نظام نوپای ج.ا.ا) توسط گروهکها را بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم بارها تایید کرد.
۴- نوزده خرداد سال۱۳۶۰، با دستگیری دو تن از مسئولان و مشاوران دفتر (بنیصدر)رئیس جمهور، در اینروز خبر آماده شدن بنیصدر برای فرار بهخارج از کشور بهدست آمد. شایان ذکر است، بعدها کشف شد که بنیصدر سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در فرانسه، در یک موسسه تحقیقات اجتماعی متعلق به دو تن از مهرهها و سران رژیم شاه مشغول بهکار بود. در سال۱۳۴۰ بنا بهدعوت رژیم غاصب اسراییل جهت شرکت در سمیناری وارد حیفا شد. او فرزند سید نصرا… ملقب به صدرالعلمای گروسی از مجتهدان بیجار(کردستان) و پسرخاله اردشیر زاهدی از مهرههای رژیم پهلوی بود و با امیرعباس هویدا درزمان وزارت دارایی شاه ارتباط داشت. پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، اسنادی دال بر ارتباط بنیصدر با مأمورین سازمان سیا درسال۱۳۵۷ و همچنین ارتباط او با کد رمز “ اسدی. لور/۱” و با برقراری حقوق ماهیانه سازمان سیا بهدست آمد.
– بیست و پنج خرداد سال۱۳۶۰، امام خمینی (ره) در ملاقات با علمای مازندران مطالب مهمی علیه ملیگرایان و۵ بنیصدر فرمودند… سپس در سیخرداد با طی مراحل تصویب طرح عدم کفایت سیاسی رییس جمهور درمجلس، بالاخره شرایط عزل قانونی بنیصدر از سوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی فراهم شد؛ ناپدیدشدن بنیصدر از نوزده خرداد تا هفت مرداد همان سال ادامه داشت. همچنین فراریدادن وی و رفیق سرسپردهاش مسعود رجوی بهکشور فرانسه توسط عامل نفوذی سازمان منافقین در واحد اطلاعات سپاه به نام عباس زریباف انجام شد. سازمان منافقین بعدها مقر خود را از پاریس به بغداد، درخدمت رژیم بعثی عراق منتقل کرد و مسعود رجوی مشاور عالی صدام عفلقی شد.
۶- تابستان سال۱۳۶۰مصادف بود با ترور حضرت آیت ا…خامنهای درششم تیر؛ بلافاصله حوادث تلخ و ناگوار شهادت آیت ا… بهشتی و ۷۲ تن از مسئولین و نمایندگان کشور در اثر انفجار تروریستی هفتم تیرماه رخ داد؛ همچنین فاجعهی سخت و غمبار انفجار ریاست جمهوری و شهادت عزیزان رجایی و باهنر(رئیس جمهور و نخست وزیر محبوب وقت) در هشتم شهریور؛ توسط عوامل کلیدی و نفوذی منافقین را بهدنبال داشت. لازم به ذکر است که انقلاب اسلامی قبل از آن نیز با بیست فقره ترور شامل شهادت شخصیتهایی نظیرآیتا…مطهری(رئیس شورای انقلاب)، آیتا…مفتح (از سران روحانیت مبارز)، مهدی عراقی(از مبارزان و نزدیکان حضرت امام)، سپهبد قرنی(رئیس ستاد کل ارتش ج.ا.ا)،… و همچنین با ترورهای ناموفق دیگر سران کشور توسط گروهک التقاطی چهل- پنجاه نفره منشعب ازسازمان منافقین موسوم به فرقان مواجه شد… البته چندین مورد ترور ائمه جمعه و به خاک و خون کشاندن اجتماعات نمازگزاران با بمبگذاری چند مصلی در شهرهای بزرگ را هم باید بدان اضافه کرد.
۷- تا سال۱۳۶۰؛ خیانتهای گسترده آیتا… شریعتمداری ادامه یافت؛ از جمله برپایی غائله حزب خلق مسلمان در شمال غرب کشور(۱۳۵۸)، و همچنین کودتای برخی عوامل پایگاه هوایی همدان(۱۳۵۹)، شبکه کودتای سلطنت طلبان گروه نیما (۱۳۶۰) و پس از آن همکاری این گروه با طرح براندازی شریعتمداری و صادق قطبزاده از مقامات و نفوذیهای بزرگ با حمایت گسترده عوامل سازمان سیا در آمریکا و منطقه تا بهار سال۱۳۶۱ ادامه داشت.
– تا سال۱۳۶۰؛ براساس اعلام مقامات ذیربط، چند گروه نفاق و کفر در جریان پیروزی انقلاب در جنگل بهصورت۸ موردی حضور داشته، امّا پس از سیویک خرداد سال شصت، همگی بهصورت فعال و گسترده درجنگلهای شمال کشور حضور بههم رساندند. علاوه برسازمان منافقین و پناهگرفتن آنان در جنگل بهمنظور طرحریزی عملیات ترور خیابانی و بمبگذاری گسترده در سطح تهران و سایر شهرهای کشور، دو گروهک رنجبران و حرمتیپور (همسو با جریان فکری اتحادیه کمونیستهای ایران) چند عملیات ایذایی و ترور را در جریان جنگل برعهده گرفتند؛ امّا “اتحادیه کمونیستهای ایران” در اقدامی توهمزا جنگ شهری آمل را از جنگل پایهگزار بوده و دو بار آنرا کلید زد. این اتحادیه که بهصورت متمرکز و متمایز، اما همراه با سیاستهای سایر گروهکها دریک فاصله زمانی کوتاه- با هدف هماهنگی و ایجاد جبههای بظاهر سوم علیه نظام- درجنگل مستقر شد؛ بلافاصله طرح قیام فوری، حمله به شهر آمل به منظور ایجاد جرقه درسایر شهرهای اطراف را تعقیب کردند (ر.ج. شود: مجموعه مقالات و سخنرانیهای اولین سمینار علمی حماسه اسلامی مردم آمل، ۱۳۷۳).
۹-طی سالهای (۶۲-۱۳۶۰)، گروهکهای ضد انقلاب بهویژه سازمان مجاهدین(منافقین) خلق ایران، هفده هزار نفر از اقشار مختلف مردم ایران را در طی عملیات کور نظامی، ترور و به شهادت رساندند… به عبارتی می توان گفت، در این مدت شاهد عملیات روزانهی تروریستی(و هزار برابری) همچون حمله ی داعش به مجلس شورای اسلامی بودیم که، در تاریخ هفده خرداد سال هزار و سیصد و نود وشش، هفده نفر از اقشار مختلف را در واقعهی تلخ و غم بار ناجوانمردانه به رگبار بسته و شهید کردند.
شایان ذکر است در آن دوران، ارتش، سپاه و نیروهای مردمی پیشمرگان کرد مسلمان توانستند عوامل حزب دمکرات، کومله و اتحادیه کمونیستهای ایران را از کردستان و غرب کشور به عقب برانند. اتحادیه کمونیستها در جنگل آمل گردهم آمدند و مجددا بهزعم خود مشغول توطئه و براندازی شدند… البته مجموعه نیروهای دموکرات و کومله که شکست سختی را در کردستان متحمل شدند، آن زمان به کردستان عراق فرار کردند… (اقلیم خود مختار کردستان عراق هماکنون محل تحرّک مزدوران آنها از جمله داعش بوده، همینطور پایگاه صهیونیستها و سازمان سیای آمریکاست؛ رد پای آنها در سال های اخیر درکشورهای تازه تاسیس از جمله جمهوری آذربایجان درگوشه جوار غربی جنگلهای شمال ایران نیز دیده میشود). اما با رصد مستمر و اشراف اطلاعاتی، امروزه توطئه استکبار جهانی با هوشیاری و بصیرت سیاسی مردم منطقه و مدافعین حرم کاملا زیر ذرهبین است، آمادگی بالای قدرت دفاعی (و مستشاری) جمهوری اسلامی به عنوان غروری ملی زبانزد همگان میباشد. بهکارگیری و بهروز رسانی مستمر انواع تجهیزات و سلاحهای پیشرفته در مانورهای گسترده جنگ سایبری، الکترونیکی، آبی، خاکی و هوایی را همواره برحسب شرایط و نیاز شاهد هستیم؛ همه این اقدامات نشان از کیان مقاومت عمومی، توام با سلحشوری، آمادگی رزمی دفاعی و سازمانیافته نیروهای انقلاب اسلامی اعم از ارتش مردمی جمهوری اسلامی، مقاومت بسیج مردمی، و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همیار مردم بوده که البته، این آمادگی و هماهنگی در مقابله با هر نا امنیو تهدید فراسرزمینی میباشد و البته جمعیت مسلمان ( و مسیحی) منطقه آنرا قدر میشناسند.
معرفی اتحادیه کمونیستهای ایران:
سازمان انقلابیون کمونیستی درسال۱۳۴۸ه.ش(۱۹۶۹ میلادی) با ماهیتی متفاوت که تعدادی از اعضای جبهه ملی و عدهای از طرفداران احمد کسروی و برخی دیگر از نیروهای روشنفکری ایران عضو آن بودند، در خارج از کشور تشکیل شد. این گروه سازمان دهندهی اصلی “ اتحادیه کمونیستهای ایران” در سال ۱۳۵۵ با مشی مائوئیستی بوده است که گروهی از دانشجویان ایران بهویژه جمعی از فرزندان کارکنان شرکت صنعت نفت ایران در خوزستان پایهگزار آن بودند. آنان با بورسیه دوران ستم شاهی پهلوی و با پول ملت، برای تحصیل عازم دانشگاه برکلی آمریکا شدند. پس از آن نیز سالهای سال در آمریکا اقامت گزیدند. امّا با اوجگرفتن انقلاب اسلامی بنا به شرایطی مشکوک- تحریک پلیس آمریکا- به ایران بازگشتند.
این گروه کمونیستی در اواسط سال۱۳۶۰ با اهداف شوم خود عمدتاً در چند استان بهویژه خوزستان، کردستان و تهران فعال بودند. آنها با اغلب گروههای سیاسی ضد انقلاب در ارتباط بوده و درغائله معروف (جریان بنیصدر)، درچهارده اسفندماه سال۱۳۵۹ دانشگاه تهران حضور گسترده داشتند. این گروهک که رفتاری منافقانه با جمهوری اسلامی ایران داشت، در صدد ایجاد ائتلاف هشت گروه منافق، معارض و معاند انقلاب اسلامی بوده ولی در اینکار موفق نبود. اتحادیه مذکور با رویکردی پر از نفاق با تبلیغات گسترده حضور درجبهههای جنوب و کردستان، را در بوق و کرنا میکرد؛ پس از عزل بنیصدر در سی و یک خرداد۱۳۶۰ همانند سایر گروهکهای ملحد و التقاطی مصرانه دست به اسلحه برد. اتحادیه کمونیستهای ایران طولانیترین حضور در جنگل شمال را در بین جریان های سیاسی داشته، و استقرار آنان درجنگلهای شمال فقط مربوط به آمل بوده است. قویترین و تشکیلاتیترین گروه مستقر درجنگل های شمال نیز مربوط به این اتحادیه است که، از سالها قبل بهلحاظ سیاسی اشتهار فراملی داشت.
آنان در نشریه شماره هشت ارگان خود با عنوان”حقیقت” چنین قلمفرسایی کردهاند:
“سال۱۳۶۰ یک سال تاریخی بود. با تابستان داغ، سال تفنگ و… سال بی باکی، از سنگرهای نبرد کردستان تا خیابانی… ضرورت تاریخ ، اسلحه را در مرکز سیاست ایران قرار داد… اتحادیه کمونیستهای ایران… محصول تاثیرات انقلاب پرولتاریایی چین مائوئیستی بود… ما متعلق به نسلی بودیم با آموزههای مائو بر سر اینکه قدرت سیاسی از لوله تفنگ بیرون میآید…خطاب به کمونیستها…. آیا با نیروهای کوچک میتوان وظیفه بزرگ بر دوش گرفت و مبارزه را علنی کرد”.
نیروهای ورزیده و شناخته شدهای با سابقهی آموزش در اردوگاههای فلسطین و لبنان درجمع این گروهک ضد انقلاب حضور داشتند که، ضمن داشتن نقش فعال در جنگهای کردستان نظیر سنندج، کامیاران و بانه و همچنین بوکان در غرب کشور آبدیده شده بودند. اتحادیه کمونیستها از بین رهبران خود یک فرد آملی را درجمع خود داشت… پس از استقرار درجنگل، برخی اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) و گروهک پیکار نیز با آنها ارتباط تنگاتنگ داشته و حتی عدهای همراه بودند.
پس از عزل بنیصدر، همه گروهکها براساس اسناد موجود جنگ مسلحانه را برگزیدند.” اتحادیه کمونیستهای ایران “ از بین سه گزینه مطرح برای آمادگی رزمی و قیام شهری به اصطلاح ” قیام فوری و ضربهای” استقرار در منطقه کارگـری فـلاح در تهـران، شهـر مسجدسلیمـان(خوزستان) یا جنگل آمل(مازندران) را مورد بررسی قرار داد. آنان بهچند دلیل روی آمل و به اصطلاح آزادسازی شهرهای اطراف آن و شمال کشور تمرکز پیدا کردند، از جمله موارد زیر را میتوان نام برد:
– فاصله نزدیک آمل به تهران ؛ همچنین پوشش جمعیتی بالا و بههم پیوسته کلانشهر بزرگ تهران شمال (آمل در میان آن)؛
– امکان بهرهبرداری گسترده و جند جبههای اختفا و کمین برای دفاع و ضربه، با استفاده از شرایط ژئوپولیتکی منطقه (و سوقالجیشی جنگل)؛
– نوار جنگلی متراکم و متصل به جلگه ای با ساحلی آزاد (مرز دریایی بدون مانع) با پشتوانهی سترگ نواحی بلند کوهستانی؛
– هم مرز با تنها کشور اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی با سیاستهای ضد و نقیص (و نظام دو قطبی جهانی) آنسالها؛
– امکانات و ارتباطات وسیع و متنوع پوششی، ترددی، زیستی و رزمی محل استقرار در شمال (با فرهنگ غالب کشاورزی معیشتی)؛
-استضعاف مردم ساکن حواشی و عمق جنگل، کوهستان و جلگهای از دوران رژیم ستم شاهی اعم از دامداران، معدنکاران،… و روستاییان؛
-میدانداری ظاهری، سیاسی روانی، تبلیغات سوء ضد انقلاب،… و توسل به ترور و وحشت با وجود خویشتنداری نظام در دوره۶۰-۱۳۵۷؛
-امکان بهرهگیری از بههم پیوستن سریع و مبارزه مسلحانه جمعی گروهکهای ضد انقلاب استانهای تهران، شمال و مجاور آنها؛
-بهویژه توهّم عجیب امکان اشغال سریع شهر تاریخی آمل، بههم پیوستن مردم مسلمان و چند میلیونی شمال به آنها (جرقه شبیخون) ؛
این گروهک کمونیستی بالاخره با ذهنیت و تمهیداتی فعالیت خود را با تدارک و حمل سلاح و آذوقه در جنگل آمل از شهریورماه سال ۱۳۶۰ آغاز نموده که تا اواخرمهرماه ادامه داشت؛ علاوه براین با اقداماتی پرحوصله و پوششی، استقرار کامل نیروها را با روندی تدریجی به پایان بردند؛ آموزش نظامی و شناسایی اماکن حساس شهرآمل نیز تا نیمه اول آبان سال۱۳۶۰ انجام شد. محل استقرار با مرکزیت سوقالجیشی در شهرستان آمل، درمحدودهای کاسهای و بیضیشکل، شیبدار و جنگلی، میان قله منگلوم و رودخانه آلشیرود، دردوازده کیلومتری جنوب غربی آمل قرار داشت. این منطقه با پوشش متراکم و ارتباطات وسیع جنگلی،…و جادهای، فاصلهای نزدیک به چند آبادی و اماکن زیارتی درعمق جنگل داشت، و از فواصل نزدیک چهارکیلومتری به جاده هراز، آبادیهای کوچک و بزرگ حاشیه جنگل آمل برخوردار بود. سایرامکانات و پوششهای وسیع محلی نظیر دسترسی اضطراری و امن به ارتفاعات کوهستانی، استفاده از راهنمای دکل برق سراسری نکا- آمل- قزوین و جادههای شوسه پر پیچ و خم و پرتردد جنگلی سبب شد تا رفت و آمدها، همچنین تهیه و حمل آذوقه آنان در اوایل استقرار، تسهیل گردد و امکانات برای آنها فراهم باشد.
در این راستا بهرهبرداری از آذوقه درختی و زمینی، سایر موارد پوششی، تدارکاتی و ارتباطی شامل دامداریهای جنگلی، اماکن سیاحتی و زیارتی متعدد یا رستورانهای بینِ راهی جاده هراز برایشان حایز اهمیت بود. علاوه براین، میتوان امکان بهرهگیری گروهک کمونیستی از اوج محرومیت مناطق روستایی (شمال)- بجا مانده از رژیم منحوس پهلوی- و همینطور نظام مالداری سنتی و استضعاف کارگران معادن داخل جنگل را اضافه کرد. بهطوری که اتحادیه کمونیستها بهزعم خود، همهگونه شرایط را برای طرح حمله گسترده اول به شهر آمل در هجده آبان۱۳۶۰ مهیا میدید… درعمل چه شد… اما به فضل الهی… کید دشمن به خودشان برگشت … و موفق نشد در این روز (و شش بهمن) آن سال به اهداف خود برسد.
حماسه۱۸آبان رزمندگان اسلام:
از حماسه سازی رزمندگان اسلام در مواجه با اولین تحرک کاروان مسلح “اتحادیه کمونیستهای ایران” مطالب مرتبط و ناگفته زیاد هست. دشمن پس از یکی دو ماه تدارکات وسیع درلوای پوششهای گوناگون به سرعت مهیای حمله بهشهر آمل شد… زمان خیلی زود گذشت… درغروب هجده آبان سال شصت، در آغاز حرکت بهسمت آمل بهیکباره، شوک سنگینی به مهاجمان مسلح دست داد چرا که، ضربهی سخت هولناک و کمرشکن به جمع آنان وارد شد… درکتاب نوپرداز آمده “طرح حمله اول کامل و جامع بود…” اما بهطورکلی میتوان گفت: ازیکسو آنان بسیار تشکیلاتی عمل کردند، تا قبل از فرارسیدن ۱۸/۸/۱۳۶۰، آنهم در مدت زمان نسبتاً کوتاه و استقرار تدریجی خود درجنگل، بهلحاظ پنهانکاریهای گسترده، بهویژه درتسلیح افراد خود و پرهیز از هرگونه درگیری عملکردی موفق داشتند؛ از سوی دیگر درگیری و اشتغال همزمان رزمندگان اسلام در چند جبهه… از جمله مبارزه بیامان مقابله با ترورهای بیسابقه و متعدد گروهک سازمان مجاهدین(منافقین) خلق ایران در سطح کوچه و خیابانهای شهرهای تهران و سایر شهرهای کشور، سبب فراغ بالی و آزادی عمل بیشتر آنان شد. در این شرایط سخت و پیچیده زمانی، گزارش مکرر رابطین محلی و مردمی اطلاعات عملیات سپاه در قالبی کاملاً پوششی، گردآوری و پالایش میشد، تحلیل و مرور ذهنی مسئله نشان میداد؛ حساسیت و در مواردی برخورد دشمن با تردد بستگان نیروهای نهادهای انقلابی (و انجمنهای اسلامی) درمحدوده استقرار آنان در حد هشدار تلقی میشد.
این حضور کوتاه مدت، البته با جابهجایی تدریجی و بدون درگیری اتحادیه کمونیستها درجنگل «مَنگُلُم»، با ترددهای راحت و بلامانع آنان به شهر همراه بود. عدم حساسیت یا کم اهمیت جلوهدادن حضور چند هفتهای دشمن درجنگل از سوی برخی نیروهای ذینفوذشهر- صرفِ نظر از درستی یا نادرستی آن- خود یک نکته است. این موضوع با توجه به شرایط سال شصت، جوان و کمتجربهبودن مقامات مسئول شهر نیاز به کارشناسی و تجزیه و تحلیل زمانی خودش را دارد؛ شاید از نگاه برخی اهل فن و تا حدودی عادی بهنظر برسد، ولی درشرایط جنگی و انواع هجمههای نظامی گسترده، در مواردی موجب آزردگی نیروهای سختکوش و خدوم اطلاعات عملیات سپاه میشد. دشمن با شرایط پیشآمده، همه شرایط را برای اجرای طرح قیام فوری خود و ایجاد جرقه، با هدف تصرف شهرآمل و در مراحل بعدی، شهرهای اطراف آماده میکرد…
دشمن از خویشتنداری نیروهای انقلاب اسلامی در آن مقطع زمانی بهرهها برد؛ تا اینکه زهر خود را نشان داد. بالاخره با کسب اطلاعات مردمی در مورد محل و چگونگی دفن سلاح دشمن در دل جنگل – آنهم قبل از رسیدن زمان آغاز حمله به شهر در هجده آبان (روز مقرر)- حساسیتهای مقامات نسبت به حضور اتحادیه کمونیستها در جنگل بیشتر شد. در این فاصله با چند مورد ماموریت فردی و گروهی از پاسداران سپاه آمل، اطلاعات تکمیلی بهدست آمد. این بررسیهای میدانی بهصورت کاملاً حرفهای اعم از پیاده یا سواره تا حد مواجهه و صحبت با نیروهای دشمن انجام میشد. علاوه براین، دوتن از فرماندهان سپاه آمل با همراهی دو نفر از رابطین محلی که با استفاده از یکوسیله نقلیه عمومی وانت نیسان به تپهی جنگلی مشرف بر کمپهای دشمن- محل تلاقی جاده «سنگِ درکا» و مسیر دکل برق- عزیمت کردند، با دیدهبانی از محل استقرار جنگل «منگلوم» با وجود رویت لحظهای دو نفر موتور سوار دشمن… شناساییها با قدرت و قوت انجام شد…
اما درپاسخ اولین تحرکات نظامی اتحادیه کمونیستهای ایران، اطلاعات عملیات سپاه آمل در اقدامی مثالزدنی و ضربتی شگفتیساز صحنه نبرد نابرابر شد. اخبار تحرکات خاص پیشامده در ورودی جنگل هم کانون اصلی هشدارها و توجهات خاص یکی دو روز قبل بود؛ تا اینکه یک خبر فوری از عوامل مردمی نشان میداد: تحرکات نیروهای اتحادیه کمونیستها بیشتر شد؛ با عبور یک خودروی مشکوک در مسیر جنگل «منگلوم» و رویت افراد مسلح ضد انقلاب در آن بسیار تأمل بر انگیز بود.
بهدنبال این گزارش رسیده مستقیم به فرماندهی عملیات طرح جنگل آمل در عصر روز هجدهم آبان۱۳۶۰، وی شخصاً وارد عمل شد. او بدون لحظهای درنگ، با تیزبینی و جسارت خاص خود، در دو مرحله راساً مبادرت به فراخوانی و گردآوری معدود نیروهای مستقر در سپاه، بسیج و (بهویژه) کمیته انقلاب اسلامی نمود؛ انتقال ضربتی نیروها در دو گروه سه تا پنج نفره به دو محل دور از هم ولی مرتبط حاشیه جنگل انجام گرفت. در آن بعدازظهر طوفانی با وجود داشتن زمان محدود، سرعت عمل بالا، کیفیت جانمایی و استقرار دو کمین مستقل دیدهبانی و کنترل آمد و رفتها تعیینکننده بود. برقراری کمینها در محل دو سر ورودی جنگل «منگلوم» از سوی این فرمانده تصمیمی خردمندانه بود. رفت و آمد چندباره ایشان بهشهر بهمنظور گردآوری و انتقال نیروهای بیشتر، بهویژه تذکرات و هماهنگی انجامشده در محل و حتی حضور مقطعی درصحنه، همه نشان از هوشیاری و بصیرت رزمندگان جان بر کف اسلام داشته بهگونهای که درکیفیت عملکردی کمینها نیز نقشی کلیدی داشت. در آنوقت تنگ و حساس، معدود نیروها در قالب(کمین اول) در محل ضلع شرقی پل و جاده منشعب فاز جنوبی فعلی شهرک صنعتی امامزاده عبدا…- در ابتدای روستای بزرگ «اسکومحله» از یکسو، و همچنین(کمین دوم) در اول جاده فرعی ایستگاه طرح بهرهبرداری از جنگل جهاد سازندگی آمل در انتهای روستای«محمدآباد لیتکوه» کیلومتر ۱۲جاده هراز- مستقر شدند.
درآستانه غروب هجده آبان سال۱۳۶۰ آنروز پاییزی، ایندو محل آبستن حماسهای تاریخی بود. پیشقراولان ستون حملهی دشمن بهشهر آمل، در ابتدای اسکومحله(شهر فعلی امامزاده عبدا…)، هشت کیلومتری شهر آمل در چنگ کمین اول نیروهای انقلاب اسلامی متوقف،… و گرفتار شدند. رزمندگان اسلام در مبارزهای سخت و جانانه با این گروه کمونیست تا دندان مسلّح درگیر شده و فرمانده آنان را برق آسا به هلاکت رسانده و چند نفر از آنان را زخمی نمودند… درحقیقت، در این نبرد حماسهساز دست یاری خدا در یوم ا…. هجده آبان آشکار گشت و به نیروهای دشمن چنین القا شد که، کلّ طرح حمله آنان لو رفته است. حال آنکه کاروان مسلح آنان با پتانسیل نسبتا کامل- ۱۸۰ نفره – آماده خروج از جنگل و عازم حمله به آمل بود، آنان در همین شرایط درماندند… بالاخره کمونیستهای محارب بطور جمعی و بهناچار با حمل کشته و زخمیهای خود به عمق جنگل «منگلوم»، محل استقرار خود فرار کردند. علاوه بر این، روز هجده آبان مصادف شد با شهادت نیروی بسیج مردمی و قهرمان طرح جنگل سپاه «ولیا…کارگر» – و نیز با رشادت و جانبازی پاسدار کمیته انقلاب اسلامی آمل و فداکاری سایر نیروها همراه بود- که از آن روز حماسهای به یادماندنی ثبت شد. بدینترتیب طرح عملیاتی و شبیخون اول دشمن بهشهر آمل همانند برگهای خزان پاییزی به یکباره درهم فرو ریخت… اتحادیه کمونیستها در آنروزِ سرنوشتساز شکست سخت تکاندهندهای را پذیرفت. این عقبنشینی دردناک و گزنده تا پایان حضورشان در جنگل وبال آنها در توجیه اعضای عملیاتی آنها گردید که، موجب جابجایی… و ریزش نیروهای کمونیست در جنگل شد.
در محدوده زمانی فوق(عصرهجده آبان) جاده هراز بهصورت مقطعی و هدفمند، حد فاصل و پیچ تند میان دو روستای«محمد آباد و رزکه» توسط این گروهک محارب بسته شد؛ تبلیغات و تحرکات نظامی آنها در فاصله نزدیک و بهصورت نامحسوس کاملاً در معرض دید و کنترل هوشمندانه «کمین دوم»رزمندگان اسلام و متعاقباً فرمانده سپاهی عملیات طرح جنگل بود… امّا با تلفات غیرمنتظره دشمن در «کمین اول» امامزاده عبدا…، بازگشت آنان بهجنگل تنها گزینه انتخابی بهجای حمله به شهر بود، دستور عقبنشینی از سوی«کاک اسماعیل» فرمانده نظامی اتحادیه کمونیستی به کل نیروها رسید، با خویشتنداری و زیرکی رزمندگان اسلام به جهت امکان آسیب به سرنشین های خودروهای متوقف شده- این صحنه بدینطریق ختم به خیر شد… بنابراین تردد خودروها در جاده هراز پس از ساعتی محدود- بدون هرگونه درگیری نظامی بین دو طرف- از سر گرفته شد… اما دشمن که سخت آواره و درمانده شده بود، هفته های طولانی به تحلیل این شکست بزرگ خود در تهران و درجنگلهای آمل مشغول بود…
لازم بهذکر است که سپاه منطقه (۳) شمال کشور با اشراف اطلاعاتی قبلی بهدست آمده از محل استقرار و چادرهای آنان در دل جنگل، علاوه بر برگزاری چند دورهی کوتاه و فشرده آموزش رزمی چریکی جنگل درچالوس، (تاکیدا قبل از ۱۸آبان) در تدارک تهاجمی گسترده بهعمق جنگل و محاصره مقرهای اتحادیه کمونیستها بود. علاوه بر این آمادگی، تجربه موفق یگان رزمی سپاه در محاصره و دستگیری کلیه اعضای گروهک کمونیستی و محارب رنجبران در روز ۱۵ آبان سال۱۳۶۰ در محدوه جنگل گرگان هم غرورآمیز و نویدبخش بود… بهجهاتی عملیات محاصره منطقه جنگلی “منگلم” مشرف بر روستای امامزاده «عالیکیاسلطان» با یکروز وقفه بهجای روز ۲۱ آبان به ۲۲ آبان سال۱۳۶۰ به اجرا درآمد.
محاصره مقرهای اتحادیه کمونیستها در جنگل با ترکیبی از نیروهای سپاهی، کمیته و بسیج مردمی، همچنین سربازان ژاندارمری و ارتش درسحرگاه از چندسو با آرایش جنگی چکش و سندان آغاز گردید. اگرچه بهلحاظ برخی کاستیهای تجهیزات ارتباطی، ناهماهنگیهای بین گروههای عملکننده و مواجهه غافلگیرانه با کمینهای متعدد دشمن در جنگل، یازده تن از بهترین نیروهای پاسدار و مردمی در آنروز شهید راه انقلاب اسلامی شدند… با اینوصف، این دشمن بود که از آنروز، سخت مستاصل و درمانده شد و مجددا با تحمل تلفاتی جانی، به ویژه روحی روانی سنگین، آشفتگی و آوارگی را در اردوی خود بدنبال شکست طرح اول(۱۸آبان) بهعمق جنگل برد. آنها اینبار بهناچار، محل استقرار خود در سه کمپ استتارشده منطقه جنگلی و سوقالجیشی«منگلوم» را ترک کرده و بهدنبال تغییر تاکتیک و تعیین موقعیت گشتند… کمونیستهای محارب سپس در پنج گروه رزمی با تدارکات مستقل در محدوده هایی از جنگل آمل متواری و سرگردان شدند و دائم از محلی بهمحل دیگر میرفتند… سوز برف و سرمای شدید زمستان کمکم ظاهر میشد.
براساس عزم و اراده آهنین رزمندگان اسلام، تصمیم های مهمی توسط مسئولین سپاه- بنا به سفارش اکید علمای بزرگ شهر- در برخورد شدید با این گروهک محارب اخذ شد. ستاد قرارگاه نظامی حضرت ابوالفضل(ع) مربوط به جریانات جنگلهای شمال کشور در محل فرمانداری آمل- در ساختمان مرکز شهر- برقرار گردید.
با استقرار نیروهای رزمی در چند پایگاه نظامی تازه تاسیس سپاه و ژاندارمری در راه های ورودی اطراف جنگل “منگلوم”، گشتهای کوچک، ولی منظم و مستمر پیاده در کنار گشت خودرویی فعال شد. از اینطریق نهتنها تدارکات و ارتباطات دشمن در جنگل بهشدّت دچار اختلال و ناامنی شد، بلکه آنان بهتدریج در معرض تهاجم نیروهای انقلاب اسلامی نیز قرار گرفتند. حتی با وجود چند عملیات ایذایی و پارتیزانی از سوی اتحادیه کمونیستها و یک گروه دیگر از کمونیستهای همسو با آنان، حمله به پایگاههای نیروهای انقلاب اسلامی در ارتفاعات و تپههای حاشیه جنگل با گرفتن تلفاتی نسبتاً زیاد از نفرات دشمن همراه شد. رویاهای آنان بازهم عقیم ماند… بالاخره دشمن حیران و سرگردان- ناامید از همهجا- روزها و هفتهها بهدنبال دادن روحیه به افراد مسلح و تغییر استراتژی خود بود…
طرح سرقت کامیونهای حمل برنج در مسیر جنگلی جاده هراز برای آنان ناامن و ناموفق بود؛ حمله بعدی آنان به ایستگاه طرح بهرهبرداری از جنگل جهادسازندگی آمل بود که، با ایجاد رعب و وحشت میان قشر مالدار و کارگری پیمانکار حمل چوب، صرفا با سرقت مسلّحانه مقداری آذوقه پایان گرفت، یا سرقت از خانههای خالی از سکنه روستای دورافتاده ییلاقی “گزناسرا” نیز رافع بحران کمبود آذوقه، گرسنگی و فشار آوارگی دشمن در اقلیم سرد جنگل بالا دست، در ایام برفی و یخبندان زمستان سرد آن سال نبود.
شایان ذکر است: در نبرد سیزده دی آن سال نیز یکی از سران” اتحادیه کمونیست های ایران- شاخه اصفهان” در عملیاتی غافلگیرانه و ویژه، توسط یک گروه محدود و جان بر کف پاسداران سپاه درجنگل بلافاصله کشته شد سپس آنها با تعدادی زخمی به عمق جنگل فرار کردند. پس از تجربه حماسی روز سیزده دی ماه۱۳۶۰، با رشادت سپاهیان اسلام، دشمن بهناچار با جابجایی نیروها به جنگلهای بالادست و با پنهانکاری شدید و دو- سه هفتهای خود، کمتر ظاهر و دیده میشد. امیدواریم در آینده به این عملیات بیشتر بپردازیم… یادآور می شوم در این نبرد تنگاتنگ به هیچیک از اعضای گروه هفت نفره سپاه پاسداران آمل آسیبی وارد نشد و همگی پیروزمندانه به پایگاه خود برگشتند.
حماسه مردمی ۶ بهمن سال۱۳۶۰:
بهمن، ماه پیروزی خون بر شمشیر پس از فراز و نشیبهایی فرا رسید…، ششم بهمن مصادف شد با حماسه اسلامی مقاومت سال۱۳۶۰ مردم آمل… بنابر اعترافات خود کمونیستها درنشریه نوپرداز، آنان با شرایط سختی مواجه و عجیب مستاصل شده بودند. اواخر دی ماه پس از بارش برفی سنگین، از بین راهکارهایی سهگانه: برگشت بهتهران، فرار به جنگلهای غرب مازندران(نور، چالوس،…یا رامسر) و حمله بهشهر آمل میبایستی تصمیم بگیرند…، با وجود پیامدهای گوناگون و مخرب ناشی از شکست حمله شهری اول بر دشمن- هجده آبان- بالاخره اتحادیه کمونیستهای ایران مایوسانه طرح حمله به شهر آمل را برای بار دوم کلید زد. اینبار اضطراب و جو نا امنی بر آنان سخت مستولی شده بود، اما شرایط زیستی زمستان برایشان دیگر غیر قابل تحمل شد…کاروان مسلح دشمن اگرچه اول بهمن ماه به قصد حمله به راه افتاد… بهلحاظ خطر مواجهه با گشتهای مردمی، سپاه و کمیته در جنگل، مسیر بسیار طولانی و بیراههای را برای عزیمت بهشهر آمل برگزید. آنها با استرس و مشقت فراوان، ضمن مواجهه با نیروهای گشتی رزمندگان اسلام و یکمورد درگیری کوتاه درجنگل غرب آمل، شبانه بین«محمدآباد و رزکه» تجمع کردند. مهاجمان مسلّح با گذر از عرض جاده کم عرض دو بانده هراز در محلی مناسب- با استفاده از استتار پیچ تند آن- در شرایط آب و هوایی سرد و یخبندان بهمن آن سال، همگی با لباس و تجهیزات کامل پا به رودخانه خروشان و پرآب هراز زدند.
ساعت شش صبح روز سوم از جنگل غرب به جنگل شرق آمده، بهمحل مورد نظر رسیدند… یکشب توقفی اضطراری درتلاری (کلبهی چوبی) درخطالرأس جنگل منطقه داشتند. سپس در شرایطی سخت مسیر، با توقفها و استتارهای ناخواسته دیگر سحرگاه روز پنجم بهمن بهورودی شهر آمل رسیدند. مهاجمان فاصله کمتر از دوازده کیلومتری مسیر را طیِ چهار شبانهروز با ترس و دلهره، با دهها کیلومتر مسیر انحرافی، با پیشروی و عقبگرد و اختفا، پیاده از جنگل حرکت کرده تا معبر امنی را باز و از آن عبور کنند. اینبار کاروان مسلّح- یکصد نفره– بود؛ دشمن حدود ساعت سه نیمهشب روز پنجم بهمن خود را ناخواسته در اول کمربندی آمل به بابل دید؛ افراد گروهک محارب شبانه در زیر پل چند دهنه و طویل رودخانه هراز (مسیر چند بانده کمربندی)، محلی نسبتاً امن گردهم آمدند. خستگی نیروها درشرایط بد تحمیلی و مهمتر از آن، زمان نامناسب رسیدن به ابتدای شهر گریبانشان را سخت گرفت. در عینِ حال، خطر مواجهه با نیروهای گشت شبانه و فعال خودرویی و بعضاً نامحسوس سپاه، به ویژه نیروهای کمیته انقلاب اسلامی و بسیج مردمی محلات سطح شهر هم، سبب آن وضعیت شده بود، کاک اسماعیل فرمانده نظامی اتحادیه کمونیستها شرایط تدارکاتی و لجستیکی این شبیخون را در سحرگاه پنجم بهمن اصلا مساعد ندید؛ دشمن بار دیگر البته بهدرستی در موفقیت حمله تردید کرد. تصمیمگیری در آن شرایط سخت عادی نبود، باز همان گزینههای گذشته در جلوی پای آنها بود… میان ادامه حمله بهشهر، بازگشت بهجنگل یا فرار بهتهران… درماندند.
بالاخره دشمن درآن زمان تنگ، بهجای حمله سریع به آمل، تصمیم دیگری گرفت؛ آنروز (پنجم بهمن) ناگزیر تا ساعت۲۲ در یکی از باغهای انتهایی جنوب غربی شهر در حدِ فاصل روستای«درمکلا» درمنطقه ای غیرمسکونی توقف و اختفا گزیدند؛ در این محل که قبلاً زیر نظرِ گشتِ شهری و نیروهای اطلاعاتی سپاه بود، خانهای محقر بهظرفیت دو اتاق کوچک کنار نهر آب کشاورزی وجود داشت، با استفاده از پوشش درختان منطقه در آن پنهان شدند. دشمن باز شرایطی ناامن و نامناسب را سپری کرد…کاروان مسلّح پنج شبانهروز بدون استراحت کافی و تجدید قوا، در اضطراب عاقبت کار خود بودند. با این حال و وضع مرارتبار، بالاخره در آن شب ظلمانی دستور حمله بهشهر صادر شد. دشمن طبق نقشه قبلی، بلافاصله با استقرار در اطراف اماکن نظامی و نهادهای انقلابی آمل- بهمقرهای کوچک با استحکامات ضعیف و بهقول خودشان«زپرتی»- حملهور شدند؛ ضمن بهرهگیری از بیسیمهای ارتباطی پیشرفته،سلاحهای سبک و نیمه سبک آرپی جی و دیگهای انفجاری متعدد، آنها هماهنگ با هم اماکن مذکور بهویژه مرکز شهر را تا صبح آماج حمله خود قرار دادند.
دشمن در این شبیخون و هماندقایق اولیه ورود بهشهر درپوششهای مختلف، چند تن از رزمندگان واحدهای گشتی خودرویی سبک سپاه، کمیته و مردمی را که بدون بیسیم رمزدار بودند، مظلومانه غافلگیر، زخمی یا به شهادت رساندند. علاوه بر این، چند نفری از اعضای کشیک شب انجمنهای اسلامی محلات و همچنین تعدادی از یک گروه از جوانان حزب الهی شهر را (درحال شعارنویسی) در مواجهی دقایق اولِیه، دستگیر کرده، پای دیوار قرار داده و در ابتدای محله رضوانیه و اطراف مقرهای سپاه، آنها را در شرایط اللهاکبرگویان، ناجوانمردانه بهرگبار بسته و شهید کردند. بهلحاظ حضور خیل نیروهای نظامی آمل درجبهههای جنگ با صدام،… و همچنین استقرار رزمندگان درسنگرها و پایگاههای متعدد اطراف جنگل که شرح آن گذشت، نیرویهای اندک مستقر در اماکن نظامی و حساس شهر- بهویژه نگهبانان زندان شهر، فرمانداری و مقر فرماندهی بسیج- تا صبح هدفمند مقاومت حماسی و درخور تحسینی از خود بهنمایش گذاشتند.
پس از گذر از یک شب سرد ظلمانی، طلوع فجر یوما… شش بهمن سال۱۳۶۰ درآسمان شهر دمید، سحرگاه با حماسه تاریخی ورود مردم شهر وروستاها بهصحنه جنگ تن بهتن شهری، به سرعت آثار شکست کمونیستها تا حدود ساعت هفت- هشت صبح آنروز (ششم بهمن ماه) نمایان شد. در حالیکه همهی نیروهای دشمن زبون بهدلیل مقاومت سخت شبانه مقرهای نظامی و نهادهای حساس شهر مایوسانه بهدنبال راهکاری جدید بودند… طی فراخوانی به نیروهای خود از نیمههای شب همگی در اطراف بسیج، فرمانداری و مخابرات آمل در مرکز شهر بههم پیوستند ولی بازهم کاری از پیش نبردند… بامداد آنروز حماسی، مردم آمل علاوه بر سنگرسازی، امداد، پشتیبانی و کمکهای گوناگون و حضور گسترده زن و مرد در سطح شهر، با مسلّحکردن گروهی از جوانان غیور با هدایت فرماندهان و پاسداران جان بر کف سپاه و بسیج بار دیگر آمل و مردم آن تاریخساز شدند. دشمن قبل از ظهر همان روز از طریق دو محله جنوبی شهر(رضوانیه و اِسپهکلا) عقبنشینی را آغاز نموده و فرار را بر قرار ترجیح داده و غروب ششم بهمن در باغهای منتهی به این محلات تجمع و در برخی صحنهها جنگ تن بهتن ادامه یافت (لازم به ذکر است، آن شب دشمن هرگز موفق به گرفتن پایگاهی نظامی ، انتظامی و حتی اداری نشد و مقاومت نیروها به ویژه مقر بسیج جاودانه شد).
درادامه جنگ و گریز شهری، دشمن ضمن تحمل شکستی سنگین با استفاده از تاریکی شب در حین فرار، گروهی از کمونیستهای محارب کشته یا دستگیر شدند. تعدادی هم که متواری بودند، در بین راه با مردم درگیر شدند. البته پاکسازی و دستگیری گروهی از جاماندگان اتحادیه کمونیستها در سطح شهر و خانههای مسکونی با شناسایی و کمک اهالی شهر انجام شد؛ با هوشیاری فرماندهان نظامی و با رسیدن نیروهای کمکی از شهرهای مجاور، پاکسازی بخش کوچکی از خروجی (بین رضوانیه و میدان قایم فعلی در منتهیالیه جنوبی) شهر تا غروب روز هفتم بهمن نیز با قدرت و قوت ادامه یافت. شب قبل، برخی عناصر باقیمانده دشمن در عین سرخوردگی و پذیرش شکستِی کامل و تلفاتی سنگین، درگروههای کوچک از چند مسیر بهعمق جنگل بازگشتند… سپس گروهی اندک از آنان بهناچار و بلافاصله زمانی کوتاه بهمناطق سردسیر، برفگیر و خالی از سکنه ارتفاعات ییلاقی جنوب غربی آمل رفته، با شکستن درب خانههای مردم روستای«گزناسرا» ( شهرستان نور) بهزعم خود در آنجا پناه گرفتند… اما در کمتر از دو هفته آنجا نیز مورد شناسایی و حمله قرار گرفتند. گروهی کوچک دیگر- نیمی از یاقیمانده قافله شکست خورده دشمن- از جمله ناصر تاجمیر ریاحی از سران بالای این گروهک، جداگانه از جنگل بهتهران و سایرشهرهای کشور متواری و مخفی شدند.
با اینوصف، با مقاومت اسلامی مردم از کیانِ شهر و خانههای خود، حماسهای جاوید در میان آتش و خون آفریده شد؛ شهروندان فهیم، دیندار و غیور آمل نهتنها سینههای خود و فرزندانشان را آماج سلاح و گلولههای سربی و آهنین مزدوران قراردادند؛ بلکه نقش خود را در قامت سازمانی اطلاعاتی و ارتش مردمیِ دهها میلیونی که حضرت امام راحل رحمها… همواره بر آن تاکید داشتند، همگی دریک منطقه کوچکتر ولی استراتژیک و حساس بهلحاظ پیچ تاریخی، بهشایستگی مدیریت، اجرا و مقابله کردند. کمکهای اهالی شهر بهصورت امداد پزشکی، تامین مایحتاج ضروری، تخلیه مجروحین و پیکر معظم شهدا، سنگرسازیهای خلاقانه، تلاش برای شناسایی و دستگیری دشمن،… ، نقش چشمگیر همه بهویژه زنان و نوجوانان دیده میشد. حضور اقشار مختلف بهویژه در صحنه نبرد رویاروی با ایثار جان خود و با تقدیم بیسابقهی معادل هفتاد (۷۰%) درصدی تعداد شهدا را میتوان دفاعی تاریخی و مردمی از کیان اسلام و شهر آمل یاد کرد. آنان ظرف ده ساعت، هر یک ربع ساعت با تقدیم یک شهید گلگون کفن به انقلاب اسلامی نشانی دیگر از پشتوانه گسترده نیروهای مردمی آن شدند… از اینرو این نقش آفرینیها، تبلوری عظیم پیدا کرد که نیاز به قلمفرسایی جداگانهای دارد… به گونهای که این مقاومت اسلامی ششم بهمن ۱۳۶۰ آمل، بالاخره الگوی سایر ملل جهان گشت… بهویژه نام چهل و یک شهید سرافراز همراه مقاومت اسلامی این شهر برای همیشه زنده، پرآوازه و ماندگار ماند.
وقایعنگاری از حماسهی آمل:
مردم شهر آمل در روز حماسی ششم بهمن سال شصت، یوما… دیگری آفریدند؛ علاوه بر اعطای دوازده (۱۲) شهید نیروی نظامی- عمدتاً گشت شبانه سپاه و کمیته- تعداد بیستونه (۲۹) نفر از بین اقشار غیر نظامی شهر- حتی درمیان آنان، نوجوانانی دختر و پسر دوازده و سیزده ساله- شهیدِ راهِ حق شدند؛ که این شهدا شامل۳ شهید دانشجو، ۵ شهید دانشآموز و با ۲۱ شهید از دیگر اقشار جامعه، در مجموع چهلویک(۴۱) نفر در دفاعی عمومی و همه جانبه در جنگ شهری جانشان را نثار انقلاب اسلامی نمودند. عده زیادی از مردم مجروح و تعدادی نیز به درجه جانبازی نایل آمدند. بالاخره در راستای حماسه مقاومت اسلامی ششم بهمن مردم آمل، همراه با چند عملیات محدود تعقیب و گریز رزمندگان و نیروهای مردمی بسیج در داخل جنگل نتیجهی کامل حاصل شد؛ بهگونهای که با این ایستادگی و مقاومت مردم و رزمندگان اسلام، در کل حوزهی مرتبط با جغرافیای شهرستان آمل(و محمودآباد)، با رشادتهای مثالزدنی و تقدیم شصت و شش(۶۶) شهید سرافراز، طومار کمونیستهای ایران را مچاله کرده به گونهای که به زبالهدان تاریخ پیوستند. شایان ذکر است، از کل تعداد یکصد و سیو شش (۱۳۶) شهید گلگون کفن مرتبط با درگیریهای گروهکهای منافق، معاند و محارب جریان جنگلهای شمال کشور، نزدیک به نیمی از آن صرفاً مربوط به شهدای حوزه شهری آمل و جنگلهای این شهرستان- از خطه لالهخیز مازندران- میباشد… البته معدود شهدای سرافرازی از خطه ساری، قائمشهر، بابل و نور نیز به ویژه جزء شهدای جنگل می باشند که یادشان را گرامی می داریم…
در وصف این حماسه سازیها و مقاومت اسلامی سال۱۳۶۰ آمل، حضرت علامه جوادی آملی چنین فرمودند:
“قیام همگانی مردم آمل و روستانشینان درجریان جنگل، برگِ زرین دیگری از سلسله افتخارات مردم منطقه آمل و شمال بهحساب میآید”.
البته حماسه عظیم اسلامی مقاومت مردم شهر آمل فقط به شهروندان آن و روز ششم بهمن سال شصت اختصاص ندارد، در مطالب بخشهای گذشته- قبل شش بهمن- هم بدان پرداختیم. در ادامه با یادآوری مجدد به اهم حماسههای قبل، و بعد ششم بهمن آمل به این حقیقت بزرگ بیشتر پی میبریم. گفتیم در روز حماسی ۱۸/۸/۱۳۶۰در اقدامی اطلاعاتی عملیاتی… در کمینی سر راه (آغاز حرکت) شبیخون اول، ضربه ای سخت و کاری به دشمن وارد شد. در این درگیری، نخستین شهید بسیجی از شهدای عملیات طرح جنگل میان دو فاز فعلی شهرک صنعتی امامزاده عبدا… تقدیم انقلاب اسلامی گردید… درتاریخ۲۲/۸/۱۳۶۰ اگرچه طی عملیاتی پیچیده و حلقهی محاصره ای منگلوم، تعداد ۱۲تن از رزمندگان اسلام به شهادت رسیدند؛ اما “ اتحادیه کمونیستهای ایران” با وجود آمادگی قبلی، با تلفاتی پرمخاطره، محل استقرار منطقه جنگلی مذکور را همراه؛ کنترل امور روزانه و معمول خود از دست داده و آواره شدند… درمورخ ۲۴/۸/۱۳۶۰ یک گروهک کمونیستی مسلح دیگر موسوم به حرمتیپور ضمن حملهی به پایگاه وقت ژاندارمری کرسنگ که با رشادت و مقاومت سخت نیروهای رزمنده مستقر در آن همراه بود، با ایجاد راهبندانی تصنعی- ایست و بازرسی در جوار پاسگاه- کیلومتر۱۶جاده هراز و پمپ بنزین فعلی- یک روحانی اهل گرگان بنام حجتالاسلام شریعتی و فرزندش را در فاصلهای دورتر به بهانهای از خودروی شخصی و خانوادگی پیاده کرده، این دو مسافر عبوری گرگان -تهران را به پشت اتاقک نگهبانی ورودی اول( قدیمی) اردوگاه دانش آموزی میرزا کوچکخان جنگلی آموزش و پرورش برده و ناجوانمردانه به شهادت رساندند… درآذرماه۱۳۶۰، اتحادیه کمونیستها طی چند عملیات ایذایی به پایگاههای سپاه و ژاندارمری در اطراف جنگل غرب آمل و چند مورد سرقت محدود آذوقه داشت… اما دشمن با پذیرش شکست، برای مدتی در لاک دفاعی قرار گرفت… درتاریخ۳۰/۹/۱۳۶۰ که در نبردی میان نیروهای اسلام و جمعی از گروه کمونیستها در ارتفاعات مجاور روستای “رزکـه” رخ داد، تلفاتی مرگبار بر دشمن وارد شد… همچنین درمورخ ۱۳/۱۰/۱۳۶۰ گروهی هفت نفره از پاسداران جان برکف و ورزیده سپاه آمل، یک عملیات ضربتی و موفق درحوزه سوقالجیشی لشکرسی در ابتدای ارتفاعات جنگلی و سمت چپ مسیر روستایی “امامزاده عبدا…- سنگ درکا ” صورت دادند که درمواجههای غافلگیرانه و تهاجمی تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به رگبار بستند. رزمندگان دفاع مقدس(عملیات جنگل) برقآسا یکی از سران آنها را به هلاکت رسانده… و بقیه آنها تنها فرصت کردند، با زخمیهای خود به عمق جنگل فرار کنند. دشمن پس از آن تاریخ، درجنگل متفرق و در انزوا قرار گرفت، بهگونهای که کمتر در جنگل ظاهر می شد… تا حماسه ۶/۱۱/۱۳۶۰…
عواقب حماسه مردم شهر آمل برای دشمن چه بود؟… آثار مقاومت همه جانبه و جانانه مردم شهر آمل با مدیریت و هدایت نیروهای رزمنده در یوما… ششم بهمن خواندنی است : پس از شکستی دردناک و تاریخی، گروهک ضد انقلاب با از دست دادن حدود دو- سوم از رفقای کمونیستشان در گرداب حماسه ۶ بهمن سال ۱۳۶۰ شهر آمل فرورفت. تعدادی کمی از افراد مسلح دشمن (یک- سوم باقیمانده) فرصت فرار یافتند… گروهی از آنان با اختفاء در تهران و سایر شهرهای کشور پراکنده شدند. تعدادی هم بهلحاظ ناامنی شهرها برای اختفاء، به روستای ییـلاقی “گـزناســرا” منطقـه خوشنشیـن ولی خالی از سکنـه کوهستانـی رفته، با وجـود سرمای گزنده زمستان در آنجا پناه گرفتند. درمورخ ۱۸/۱۱/۱۳۶۰ این دسته کوچک مسلح از “ اتحادیه کمونیستهای ایران” درمواجه با تعقیب و گریزی دیگر، با شهادت رساندن یک نیروی پاسدار گشت اطلاعاتی سپاه، ناگزیر درشرایط سخت آب و هوایی به نواحی پایینتر جنگلهای کلرد- نواحی غربی آبادی کوچک بین راهی- در فاصله ۲۰کیلومتری جاده هراز بازگشتند… در تاریخ ۱۳/۳/۱۳۶۱ دشمن در مواجهه با نیروهای گشت پیاده در جنگل”منگلدره” (منگل- خشواش) تارومار گردیده و باقیمانده کمونیستها ناگزیر به ترک جنگل شدند؛ دراین درگیری ۳ شهید سرافراز دیگر تقدیم انقلاب اسلامی شد… اما کمونیستها در بازگشتی کوتاه و موقتی در اوایل اسفند ماه، سرانجام در مورخ ۱۲/۱۲/۱۳۶۱ با حمله چریکی و چند جانبه رزمندگان اسلام در ارتفاعات استراتژیک شیمیکوه، مشرف به منگلدره و جاده هراز -غرب محل سد فعلی منگل کیلومتر۲۵ جاده هراز- سخت غافلگیر و گرفتار شدند؛ در این عملیات ویژه و از قبل طراحی شده، با وجود محاصره و تسلط کامل بر دشمن و اشراف نسبتا کامل اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (ع)- البته با هدف دستگیری آنان- با تقدیم ۶ شهید سرافراز دیگر طومار کمونیستهای آمل در دوران تثبیت جمهوری اسلامی ایران به فضل الهی برای همیشه در هم پیچیده شد.
ویژگیهای حماسه مردم آمل:
اهم ویژگی های حماسه اسلامی مقاومت ۶ بهمن سال ۱۳۶۰ مردم آمل را می توان به موارد زیر اشاره کرد:
غیرت دینی مردم و اسلامی بودن مقاومت؛ حضور یکپارچه و بههنگام مردم شهر؛ نقش بیبدیل در امداد و پشتیبانی همه جانبه؛ مشارکت اقشار مختلف (حتی روستاهای همجوار؛ حضور پرتعداد مردان و زنان،…، نوجوانان و جوانان)؛ هم چنین نبرد تن به تن و مسلحانه جوانان در صحنه جنگ شهری؛ و بالاخره قاطعیت نظام ج.ا.ا در برخورد همزمان با کلیه گروهکهای نفاق، معاندو محارب را میتوان نام برد. بدینترتیب شعارحماسی”ما می توانیم” و “ما ملت امامحسینیم”، اینگونه در آمل تحقق یافته و جاودانه شد. همچنین شهدای رزمندگان عملیاتهای جنگل (آمل) بههمراه شهدای الگوی حماسی و افتخار آمیز مقاومت ششم بهمن مردم آمل برای همیشه تاریخ،یادشان زنده است.
“شکست سخت و تاریخی” بر دشمن کمونیست وارد گردیدکه در اعترافشان نیز بود :
“اتحادیه کمونیستهای ایران” برخلاف تبلیغات و تحلیلهای غلط خویش در همان ساعات اولیه حمله نهایی به شهر آمل در ششم بهمن سال۱۳۶۰ با تلفات بسیار بالا روبرو گردید؛ “کاک اسماعیل” از سران این اتحادیه بههمراه “کاک محمد” و سایر ردههای فرماندهی نظامی درهمان ساعت اولیه صبح کشته شدند. آن روز حماسی با مقاومت مثال زدنی مردم و نیروهای بسیجی و رزمندگان اسلام، درمجموع بیش از شصت(۶۰ نفر) از دشمن مسلح کشته و یا دستگیر شدند… در این روز تاریخی، ناصر تاجمیر ریاحی در راس سران گروهک دشمن جزء زخمیهای فراری بود که پس از مدتی دستگیر شد.
در ادامه حضوری کوتاه و منقطع درسال۱۳۶۱، تعداد نفرات دشمن هیچگاه از چهارده- پانزده نفر درجنگل تجاوز نکرد. تعدادی از آنها در مواجهه با نیروهای انقلاب اسلامی در جنگل کشته، زخمی یا فراری شدند… افراد فراری باتفاق سایر رفقایشان که پس از جنبش همگانی مقاومت اسلامی مردم در بهمن ماه متواری شده بودند نیز درخانههای تیمی شهرها بهویژه تهران و اصفهان دستگیر شدند، معدودی هم با مخفی شدن به مرور زمان پا به فرار گذاشته و شکست را برای همیشه آویزه گوش خود و اربابانشان نمودند. بنابراین (با تلفات سنگین مورد اشاره در بالا حداقل ۶۰ نفر) تعداد کل کشتهها و دستگیریهای همه سران، و اعضای اتحادیه کمونیستهای ایران به یکصد و سی و نه (۱۳۹ نفر) رسید.
دستگیرشدگان در چند مرحله با محاکمه در دادگاه عدل اسلامی- از جمله در روز تشییع گسترده پیکر مطهر شهدای گلگون کفن حماسه مقاومت اسلامی شهر درحضور خیل جمعیت انقلابی و خشمگین در استادیوم ورزشی آمل- به اشد مجازات محکوم و به سزای اعمالشان رسیدند). امید است در آینده نزدیک، با انتشار کامل اسناد، اعترافات، بازجوییها و دفاعیات مربوط به پرونده سنگین (تکتک) اعضای فعال اتحادیه… با القاب کذایی… اطلاعات ذیقیمتی در دسترس عموم قرار گیرد.
از آثار و برکات الهی جریان جنگل می توان اشاره ای هم داشت که، الگوی حماسی و آتش به اختیاری مردم آزاده، دیندار و غیور آملی در خطه سرسبز شمال، علاوه بر دلشاد کردن قلب حضرت امام خمینی ره، در وصیت نامه سیاسی الهی معمارکبیر انقلاب اسلامی ایران نیز برای همیشه جاودانه شدند. همچنین با پاکسازی کامل جنگلهای آلوده شمال از لوث اختفا و نقشه دشمنان، شکست فلاکت بار و تاریخی همه گروهکهای ضد انقلاب توسط رزمندگان جان برکف سپاه اسلام رقم خورد… اعتراف سران کمونیستها بدین شکست تاریخی- و خط بطلانی بود بر شعار آنان که دین افیون جامعه است- در زیر شنیدنی میباشد: ناصر تاجمیر ریاحی از سرگروه فریب خورده اتحادیه کمونسیتهای ایران پس از دستگیری تابستان ۱۳۶۱ در رستورانی در تهران، صریحا در پاسخ دادستان انقلاب که، آیا صد درصد از نظر عملی و فکری(ایدئولوژی) به بنبست رسیدید؟ عنوان میدارد: روشن است که بله؛ یا در همان جلسه دادگاه بلافاصله از “طلوعی” سوال میشود: شما آقای”طلوعی” چطور؟ پاسخ می دهد: بله صد درصد، قبلا هم عرض کردم…در اعتراف “ضرغامی” یکی دیگر از اعضای این گروهک در جلسه پنجم دادگاه نیز هست که انواع و اقسام توطئهها را علیه جمهوری اسلامی بهکار بردیم و شکست خوردیم (ر.ج شود به مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد تاریخی اتحادیه کمونیستهای ایران در واقعه آمل، ۱۳۸۶).
مقاومت مثال زدنی و چند لایه، ضربه ای دهشتناک و خردکننده بر پیکر دشمن و شبیخون کاروان مسلح وارد کرد. بهرهگیری از درسهای مکتب غنی اسلام و اطاعت از اوامر ولی امر مسلمین، همراه با آمادگی و مقاومت جانانه مردم مسلمان یکدل و انقلابی شهر و روستا، زن و مرد و اقشار مختلف درحماسه ششم بهمن سال ۱۳۶۰با ارایه الگویی از مقاومت اسلامی کارا و موثر، شکستی سنگین بر دشمن مهاجم به تاریخ عرضه شد. هرچند تاکنون کلیه ابعاد مشارکت اجتماعی سیاسی دفاعی، از جهت روانشناختی و جامعهشناختی با سیر علمی و مذهبی آن، مطالعهی همه جانبه و عمیق پیرامونی نشده، لیکن ضربه ایکاری و تاریخی بر پیکر کفر و الحاد جهانی وارد گردید.
حضرت امام خمینی ره فرمودند: اگر این عده که در جنگل بودند، اسلام را فهمیده بودند، حمله به آمل نمی کردند… این طور نیست که شما خیال می کنید که اگر یک صدایی بلند کنید مردم با شما هستند، چطور امکان دارد… بیایند و یک شهر مومن را بخواهند بهم بزنند. این معنا واضح شد که مسئله آن طور نیست که این ها فکر کردند…
به عبارتی درحقیقت، مهر تاییدی بر پوشالی بودن آموزهها، تجارب عملی و ذهنی ایدئولوژی کمونیستها، رفقای التقاطی، جامعه روشنفکری مرتبط درجبهه یکپارچه – جریان نفاق، معاند و محارب- بوده که، از دید اهل فن و صاحبنظران سیاسی، دفاعی و جامعه شناسی پنهان نیست. این است که حضرت امام خمینی(ره) با تاسی از ائمه اطهار، به تبیین و تایید چند باره آن می پردازد. بنیانگزار کبیر انقلاب اسلامی در بخشی از وصیتنامه تاریخی، سیاسی الهی خود با بیانی زیبا و پرصلابت به برخی زوایای این حماسه عظیم میپردازد. به نظر می رسد که حضرت امام قصد داشتند، آن را الگوی جوامع مستضعف و مسلمان،به ویژه برای جوانان و آیندگان قرار دهند؛ این نظر برای اهالی منطقه شمال ایران، مازندران و به ویژه آمل غرورآفرین است…
اتفاقات جهانی سالهای بعد نظیر ارسال پیام امام خمینی به گورباچف توسط عالم بزرگوار حضرت آیتا… جوادی آملی(۱۳۶۷)، فروپاشی اتحادیه جماهیر کمونیستی شوروی و جهان دوقطبی(۱۳۷۰)… همینطور اعلام رسمی شکست تاریخی توطئه عظیم داعشیان از سوی سردار دلها سپهبد شهید سلیمانی(۱۳۹۶) هجری شمسی، شهادت مظلومانه و ناجوانمردانه سردار دلها بهمراه ابومهدی المهندس توسط ارتش تروریستی آمریکا در شهر بغداد (۱۳۹۸) و…، همه و همه دلالت بر اوج حقارت و زبونی، همراه با روند تدریجی زوال قدرت استکبار جهانی در چند دهه اخیردارد… بهویژه سایر اتفاقات پیش روی جهان تک قطبی از این منظر مهم است که در کنار هم بررسی و مطالعه شوند…
در واقع با مطالعه و درک عمیق واقعیتها، حقایقهای پنهان در عرصه الگو سازی و تمدن سازی مورد نظر تاکیدی مقام معظم ولی امر مسلمین و تاثیر آن درجهان امروز آشکار میگردد…. عظمت این حماسه مردم آمل و تاثیر آن در ابعاد جهانی را همه باید قدر بشناسیم. چراکه، دشمن هیچگاه بیکار نمینشیند، در هر مقطع از زمان، هر روزنهای که بیابد، وارد میشود و زهر خود را میریزد… هوشیاری و بصیرت میخواهد… از اینرو ضرورت دارد همواره دولتمردان با مردم همراه بوده، ضمن تامین امنیت جامعه انقلابی، در عمل نیز در رفع معضلات جامعه، خادم آنان باشند؛ تا گوشهای از حقشناسی توام با قدرشناسی از راه شهدا، حماسه سازان و مقاومت های مردمی صورت پذیرد.
الگوی مقاومت اسلامی:
اکنون که چند دهه از آن حماسه عظیم و دفاع همه جانبه مردم آمل از کیان اسلام، شهر و منطقه خود می گذرد؛ ضمن درود به روان پاک امام شهدا آن بزرگ معمار انقلاب اسلامی، و جان برکفان جبهه ایثار، مقاومت و شهادت، بهحق صلوات بر محمد و آل محمد… این صلابت، پایداری و قیام همگانی مردم آمل تاریخساز شد، ضمن تاکید ویژه برنگهداری و حفظ آثار مربوط، همراه با نشر (و باز نشر) مناسب، صحیح و فوری کلیه اسناد این حماسه عظیم و تاریخی ضروری است… اسناد بجا مانده شامل هزاران قطعه عکس و فیلم؛ هزاران برگ مصاحبه و گزارش؛ هزاران قطعه شعر، داستان و خاطره بهیاد ماندنی از حماسه شهر آمل… از همه آنچه که شهر آمل بهدرستی ملقب به هزار سنگر و هزاران سنگر دلها شد- برای دسترسی مخاطبین و سنین مختلف بدان- مورد تقاضای عموم شهروندان است، بدون تردید این حماسه عظیم برای نوجوانان و جوانان و نسلهای آینده لازم است بطور شایسته تبیین شود. هرگونه کمک به مستندسازی، گفتمانسازی و تحلیل ارزشهای این دفاع مقدس بهمنظور قدرشناسی از مردم فهیم، مقاوم و غیور مرد و زن آملی،… و خطه شمال در ایران اسلامی خواهد بود. در این رابطه عنایت ویژه و همت بلند اساتید دانشگاهها و صاحبنظران علوم اجتماعی، سیاسی، دفاعی و… را طلب میکند. همیاری کلیه دستگاهها و نهادهای انقلاب اسلامی را – با حضور آخرین دلسوختگان و بازماندگان نسل فوق- صد البته با قید فوریت ضروری میدانیم.
در همین راستا، همواره یاد شهدای گردان رزمی یاسر، روح الله و … از قرارگاه نظامی ابوالفضل درعملیات طرح جنگلهای شمال، سلحشوریهای آنان را با کولهباری از تجربه که درسپاه قدس گردهم آمدند، ارج میگذاریم. همچنین یاد و نام سردار دلها شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس را در راس شهدای مقاومت مردمی کشورهای منطقه تا ابد زنده نگه می داریم. امید است درآینده نزدیک، تبیین کاملی از پیام های تاریخی ولی امر مسلمین حضرت امام خمینی (ره) و امام خامنهای دام ظلهالعالی، بهگونهای مرتبط با چگونگی روند جهانی شدن این الگوی(حماسه عظیم) دفاع عمومی و مقاومت بسیج در آمل بطور همزمان داشته باشیم.
رمزگشایی از این پیام ها و رخدادها در ایام سخت دهه۱۳۶۰- دوره تثبیت جمهوری اسلامی- ازجمله مقابله با جنگهای تجزیهطلبانه و جنگ نظامی دشمن در گنبد و پاوه و…(جنگ داخلی)، همچنین رفع حصر سوسنگرد و آبادان و فتح خرمشهر، … و مرزهای آبی خاکی(جنگ تحمیلی)، را درکنار استمرار این مقاومت…به ویژه مقابله با درگیری های آبراههای بینالمللی، و همچنین مقاومت یکپارچه و عظیم مردم کل منطقه برابر نظام جهانی تک قطبی(جنگ فرامرزی) ضروری می دانیم.
از اینرو بررسی همه جانبه اتفاقات و حماسهسازی های دهه های اخیر ملت ها و انشاا… در ایام پیشرو شامل خبرهای موفقیتآمیز و روزافزون سایر کشورها در بیرون راندن ارتش تروریست آمریکا، عمال صیهونیستی و منطقهای آنها را به آیندگان محول میکنیم.
اما و اما چند نکته: در پایان ضمن استعانت ویژه از عنایات و امدادهای غیبی خداوند سبحان، با بزرگداشت هرچه با شکوهتر برگزاری مراسم و یادبودهای شهدای گرانقدر، چهلمین سالگرد حماسه اسلامی مقاومت ششم بهمن سال هزار و سیصد و شصت مردم آمل را در عصر پرتلاطم دهکده جهانی- اطلاعات و ارتباطات- گرامی میداریم. همینطور شناسایی و تبیین جنبههای گوناگون این الگوی حماسی، تاریخی و عظیم، تداوم و استمرار آن در کل منطقه جنوب غرب آسیا و جهان اسلام را به همه جوانان آیندهساز و عاشقان خدمت، ایثار و شهادت به عنوان، وظیفهای الهی تلقی کرده و ضروری میدانیم.
انشاا… و تعالی با هوشیاری سیاسی و بصیرتافزایی در این برهه حساس تاریخی، گسترش ایستادگی و مقاومتها، (به ویژه) درمقابل تحریمهای اقتصادی (وخودتحریمیها)، زوال هرچه بیشتر استکبار و صیهونیست جهانی را از یکسو شاهد خواهیم بود. همچنین امید است با تحقق شعار “همه با هم” جهاد سازندگی، و زیر چتر بنیانهای نظام اسلامی”اسلام، ولایت فقیه و مردممداری” همانند الگوهای مقاومت، همه باهم بدان عمل کرده و اقدامی شایسته داشته باشیم؛ به تعبیری تلاش موثر و خالصانه دولتمردان در جهت جلب رضایت مردم فهیم، شریف و انقلابی- مطلوب نظر مکتب و ولایت- از سوی دیگر مورد نظر است.
امید است مردمداری ها را با عمق بخشیدن و عمل به ارزشهای اسلامی با محوریت عدل و قسط، همچنین شایستهگزینی و شایستهسالاری چه در انتصابها… و چه در انتخابهای مردمی خود، خدمتگزارانی صدیق ، مجرب و کاربلد- بهدور از هرگونه دسته و باندبازی، سیاستزدگی و فساد کارگزاران درهمه سطوح ملی، استانی، محلی- با هم پیادهسازی و اجرایی کنیم.
بدینترتیب با تمدنسازی نوین، درچارچوب عزت، مصلحت و حکمت جامعه انقلابی، زمینه ساز استمرار حضور مداوم مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی خواهیم بود…انشاا… تا قیام منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(ع) که دور از دسترس نخواهد بود؛ را درک کنیم.