نام پدر: قنبر على
تاريخ تولد: 1339/1/2
تاريخ شهادت: 1360/11/6
محل شهادت: آمل
عمليات: 5049480
وصيتنامه شهيد همت ا… متو
بسم الله الرحمن الرحيم
و لاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
مپنداريد آنان كه در راه خدا كشته شدهاند مردگانند بلكه زندگانند و در نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند. سوره آل عمران آيه 169
اينجانب همتالله متو، فرزند قنبر على متو، ساكن روستاى باغبانكلاى قلعهكش مىباشم. اينجانب بعد از دوران كودكى هميشه در فكر اين بودم كه چه كسى اين جهان پرعظمت و پرپيچ و خم را آفريده و نظم خاصى داده است ولى بعد از تحقيقات به وجود آمده پى بردم و بعد از مطالعه در مورد مبارزات و جانبازى سربازان صدر اسلام عاشق شهادت شدم ولى از طرف ديگر از زندگى حيوانى و مادى بعضى از خوك صفتان بيزار شدم. زيرا افرادى كه طرز فكرشان چنين مىباشد فقط در فكر شكم مىباشند و براى اينكه شكم آنها پر شود دست به هر جنايتى كه باعث كشتار هزاران افراد بىگناه باشد مىزنند. )مانند لبنان و فلسطين و افغانستان ( چنين افرادى هدف مشخص ندارند. چون هدف مشخصى ندارند سردرگم و ديوانه وار زندگى مىكنند. با اين كارها اسلام را به عنوان عالىترين مكتب انتخاب و به خاطر همين از خداوند تبارك و تعالى مىخواهم تا به قيمت جانم نسبت به اسلام وفادار بمانم. در مورد نائب امام زمان)عج( كه شخصى عظيم است و زبانم قدرت بيان و قلم قدرت نوشتن ندارد كه در مورد ايشان چيزى بنويسم ولى اشاره مىكنم كه هدف امام جز اسلام و پياده شدن قوانين اسلام چيز ديگر نيست و قدر امام را بدانيد حتى اگر به قيمت جان شما هم شده دست از اسلام برنداريد و حرف امام را از دل و جان پذيرا باشيد و نصيحت ديگرم اين است كه هميشه قرآن بخوانيد و خوب فكر كنيد كه منظور آيه چه مىباشد و ديگران را هم به اين امر خير دعوت كنيد. ديگر اين كه هيچ لحظهاى امر به معروف و نهى از منكر را فراموش نكنيد حتى اگر به قيمت جان شما تمام شود. ديگر اينكه مسئله منافقين تازگى ندارد منافقين از صدر اسلام هم بوده تا به امروز هم ادامه دارد ولى نسبت به آنان رحمى نبايد كرد و بايد با قاطعيت با آنها رفتار كرد.
چند كلمه با پدرم:
پدرم! هر چند مىدانم براى بزرگ كردن من يك فرزند مشكل است و اينكه پدرى از فرزندى كه بزرگ كرده در فكر بهرهبردارى كردن از او مىباشد ولى چه بهرهبردارى بهتر از اينكه فرزندى خودش را در چنين مسيرى فرستاده است. پدرم! ديگر اينكه اين زمان از طرف خداوند مورد امتحان قرار گرفتيم كه چقدر به اسلام توجه داريم. به خدا بيشتر توجه داريم. صد آفرين به شما كه با همه كارهايى كه داريد فرزند خودت را به جبهه جنگ فرستادى و به حسين زمان لبيك گفتهاى و اگر شهيد شدم مراسمم خيلى ساده باشد و به جاى مجلس سنگين يك مجلس ساده و بقيه را به جبهه جنگ بفرستيد ديگر اينكه اگر اشتباهى و گناهى نسبت به شما كردم در راه خدا مرا ببخشيد.
چند كلمه با مادرم:
مادر عزيزم! اين را مىدانم كه بزرگ كردن فرزند خيلى مشكل است و زحماتى دارد و اميد از بزرگ كردن فرزند، بهرهبردارى از او مىباشد اما مادر! چه استفادهاى بهتر از اين كه فرزندش را بزرگ كند و در راه خدا براى اسلام ببخشد كه بسى سعادت مىخواهد. مادرم! شما مسئوليت زيادى داريد و آن اينكه فرزندان ديگرتان را طورى تربيت كنيد كه مورد قبول اسلام باشد. نه اينكه افرادى تربيت كنيد كه عليه اسلام كار كنند و واى بر حال چنين مادرها. از شهيد شدن فرزند خود ناراحت نباشيد و بايد بعد از شهيد شدنم در بين مردم گريه نكنيد كه اين كار روحيه دشمن را بالا مىبرد و ديگر اينكه اگر نسبت به شما بىادبى و اشتباهى كردم مرا به خاطر خدا ببخشيد. شما مواظب برادرانم باشيد تا راه اسلام را انتخاب كنند و اگر يك راهى جز راه اسلام در پيش گرفتيد بايد از خود دور كنيد. والسلام عليكم