نام پدر: قنبر
تاريخ تولد: 1344/10/7
تاريخ شهادت: 1360/11/6
محل شهادت: آمل
عمليات:
وصيتنامه شهيد على ابراهيمى
درود به رهبر كبير انقلاب اين قلب تپنده امت قهرمان و شهيدپرور و درود بر تمام شهيدان اسلام از زمان حضرت محمد)ص( تا انقلاب اسلامى ايران و اين جنگ تحميلى عراق به ايران و درود به شما حسينيان كه علىاكبرهايتان را به قتلگاه فرستاديد و در نزد خدا براى آنها طلب شهادت مىكنيد. درود به شما ابراهيميان كه اسماعيلها را به قربانگاه برديد و از امتحانى كه خدا در برابر شما قرار داده بود سربلند بيرون آمديد. مادر! اگر من شهيد شدم مبادا ناراحتى به دل راه دهى. اگر من شهيد شدم تو افتخار مادران ايرانى هستى و شما خانواده شهدا چشم و چراغ ملت هستيد. شما اگر مىدانستيد كه شهادت فضيلتى دارد خيلى وقتها مرا به جبهه مىفرستاديد تا در راه خدا به شهادت برسم و اجرى هم براى شما طلب كنم. اگر من بالاتر از علىاكبر امام حسين)ع( بودم شما بعد از شهادتم حق داشتيد حتى خودتان را بكشيد. ولى نه من فقط پيرو راه علىاكبرم و هيچ ارزشى ندارم. چطور امام حسين)ع( هر موقع كه فرزندانش و جوانانش را به قتل مىرساندند مىگفت )الهى برضائك( خدايا! من راضيم به رضاى تو. پس اگر شما خودتان را حسينى مىدانيد واقعاً حسينى باشيد و ابراهيموار كارد را بر گلوى فرزندتان بفشاريد و شما هم بگوئيد خدايا ما رفتيم به رضاى تو. مىدانيد من به كجا مىروم. من به نزد سالار شهيدان، حسين)ع( مىروم. من به نزد محمد)ص(، على)ع( و فاطمه زهرا)س( مىروم. من به نزد خداوند خويش مىروم. رفتن من به اين جاها كه ديگر ناراحتى ندارد. خدمت پدر و مادر عزيز سلام مىرسانم. خدمت مادربزرگ و اصغر و تمام اعضاى خانواده مخصوصاً منيژه و حسين و خديجه سلام مىرسانم. خدمت تمام دوستان و فاميلان سلام مىرسانم و آرزوى من سلامتى آنهاست. اگر براى من ناراحت باشيد بدانيد كه ديگر نامهاى به دست شما نمىرسد. ما هر چهار نفر با هم هستيم و خيلى هم خوشحال و سرحال هستيم. خداحافظ شما باشد. انشاءاللّه
على ابراهيمى
1361/2/12